رابطه ریسک و بازده چیست؟ + صفر تا صد ریسک و بازده
رابطه ریسک و بازده چیست؟ + صفر تا صد ریسک و بازده
وقتی اسم سرمایهگذاری به میان میآید بسیاری از افراد به فکر کسب سود میافتند و عدهای دیگر نیز ریسک آن را یادآوری میکنند. همه ما میدانیم که سرمایهگذاری و کسب سود همیشه با احتمال ضرر و ریسک همراه است. اما چیزی که ما را تبدیل به یک سرمایهگذار حرفهای میکند، این است که تشخیص دهیم در هر سرمایهگذاری، کدام کفه ترازو سنگینی میکند! در حقیقت کشف رابطه ریسک و بازده بر خلاف تصور، خیلی دشوار نیست. اگر بدانید میتوان با مدیریت درست ریسک، بازده سرمایهگذاری خود را به حداکثر برسانید، چه نظری راجعبه سرمایهگذاری خواهید داشت؟
این مقاله یک راهنمای جامع و عملی است که شما را با تمامی جنبههای رابطه ریسک و بازده آشنا میکند؛ از توضیح مبانی نظری ریسک و بازده، تا ارائه مثالهای واقعی از بازارهای مالی و تکنیکهای کاربردی برای سرمایهگذاری هوشمندانه. اگر میخواهید با دانش کاملی وارد بازار شوید و تصمیمات مالی خود را با اطمینان بیشتری بگیرید، این مقاله از کاریزما لرنینگ برای شماست.
مفهوم ریسک چیست؟
قبل از آشنایی با رابطه ریسک و بازده در بورس بهتر است به تعریف ریسک و بازده پرداخته و هر یک را بهصورت جداگانه بررسی کنیم. اگر از شما بپرسند منظور از ریسک در بازارهای مالی چیست چه پاسخی خواهید داد؟ احتمالا حتی اگر خیلی با سرمایهگذاری آشنایی نداشته باشید، جوابتان این است: ریسک یعنی احتمال از دست دادن سرمایه!
ریسک در سرمایهگذاری به معنای احتمال از دست دادن تمام یا بخشی از سرمایهی سرمایهگذار یا نرسیدن به نتیجه مطلوب است. به عبارت دیگر، ریسک به عدم قطعیت در دستیابی به نتایج مورد انتظار سرمایهگذاری گفته میشود. این عدم قطعیت میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند تغییرات اقتصادی و سیاسی یا حتی نوسانات بازار باشد. ریسک یک فرمول ساده دارد و به صورت زیر محاسبه میشود:
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
مثالی برای درک بهتر مفهوم ریسک
فرض کنید شما تصمیم به سرمایهگذاری در یک سهم خاص دارید و پیشبینی میکنید که قیمت این سهم در آینده نزدیک به میزان معینی افزایش پیدا میکند. در این حالت، ممکن است دو نتیجه زیر صورت بگیرد:
- قیمت سهم مطابق با پیشبینی شما یا حتی بیشتر از آن افزایش مییابد.
- قیمت سهم به اندازهای که پیشبینی کردهاید افزایش نمییابد یا حتی کاهش پیدا میکند.
در نتیجه، اگر احتمال برآورده نشدن پیشبینی شما بالا باشد، ریسک سرمایهگذاری شما هم زیاد است. و بهطور برعکس، میتوان گفت اگر احتمال موفقیت بالا باشد، ریسک سرمایهگذاری کمتر است.
فرض کنید قیمت هر سهم یک شرکت 120 تومان است و شما پیشبینی میکنید که در مدت دو ماه، قیمت سهم به 130 تومان برسد و بر اساس این پیشبینی سرمایهگذاری میکنید. اگر بعد از دو ماه قیمت سهم به 125 تومان برسد، پیشبینی شما محقق نشده و سرمایهگذاری شما با شکست همراه بوده است. اما اگر قیمت سهم به 135 تومان برسد، پیشبینی شما درست بوده و حتی بیشتر از انتظار سود کردهاید. در این حالت، ریسک شما کم بوده است.
البته در نظر داشته باشید که بالا بودن ریسک به معنی شکست حتمی نیست. سهمهای با ریسک بالا معمولاً بازدهی بالاتری دارند. بنابراین، میزان ریسک یک سهم به بازدهی آن بستگی دارد. به همین دلیل است که رابطه ریسک و بازده اهمیت بالایی دارد.
معرفی ریسکهای مختلف در بازار مالی
ریسکها به دو دسته اصلی ریسکهای غیر سیستماتیک و ریسکهای سیستماتیک تقسیم میشوند. هر کدام از این ریسکها ویژگیهای خاص خود را دارند و روشهای متفاوتی برای مدیریت آنها وجود دارد که در ادامه به بررسی آن میپردازیم:
ریسکهای غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
ریسکهای غیرسیستماتیک، که به آنها ریسکهای خاص شرکت نیز گفته میشود، به عوامل داخلی یک شرکت مرتبط هستند و میتوان با استفاده از روشهایی خاص از آنها جلوگیری کرد. این نوع ریسکها شامل مسائلی مانند عملکرد ضعیف مدیران، مشکلات مربوط به سهامداران، رقابت ضعیف با سایر رقبا، قدیمی شدن محصولات، کاهش تعداد مشتریان و حتی اعتصاب کارکنان میشوند. این ریسکها میتوانند بهطور مستقیم بر قیمت سهام یک شرکت تاثیر بگذارند.
برای کاهش این نوع ریسکها، میتوان از استراتژیهای مختلفی استفاده کرد. یکی از روشهای مؤثر، استفاده از تئوری سبد است. طبق این تئوری، به جای سرمایهگذاری در چند سهم محدود، بهتر است در سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف سرمایهگذاری کنید. همچنین، اضافه کردن اوراق بهادار بدون ریسک به سبد سرمایهگذاری میتواند به کاهش این نوع ریسک کمک کند.
ریسکهای سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
ریسکهای سیستماتیک، که به آنها ریسکهای غیرقابل اجتناب نیز گفته میشود، از عواملی ناشی میشوند که خارج از کنترل سرمایهگذاران است و نمیتوان از آنها جلوگیری کرد. این نوع ریسکها شامل تغییرات در نرخ تورم، سیاستهای کلان اقتصادی، و شرایط سیاسی هستند. این عوامل میتوانند بر تمامی شرکتها تأثیر بگذارند و هیچ روش خاصی برای کاهش آنها وجود ندارد.
به عنوان مثال، تغییرات در سیاستهای کلان اقتصادی یا نوسانات در نرخ ارز و تورم میتوانند به طور مستقیم بر درآمد، هزینهها، و سودآوری شرکتها تأثیر بگذارند و در نتیجه، ارزش سهام آنها را تغییر دهند. در جدول زیر به بررسی انواع ریسک پرداختهایم.
بازدهی در بورس چیست؟
برای محاسبه بازدهی یک سهم، کافی است تفاوت بین قیمت فعلی سهم و قیمت آن در ابتدای سرمایهگذاری را حساب کنید و سپس این تفاوت را بر قیمت ابتدایی تقسیم کنید. بنابراین، بازدهی سهم میتواند هم مثبت و هم منفی باشد. وقتی میگوییم ریسک بالا معمولاً با بازدهی بالاتر همراه است، به این معناست که ممکن است بازدهی مثبت یا منفی سهم به دلیل ریسک بیشتر تغییرات بیشتری داشته باشد. به عبارت دیگر، باتوجه به مستقیم بودن رابطه ریسک و بازده، اگر قصد سرمایهگذاری در سهمی با ریسک بالا را دارید، باید آماده نوسانات قابل توجه در قیمت آن باشید.
میزان بازدهی سهام به عملکرد شرکت وابسته است. اگر عملکرد شرکت خوب باشد، انتظار بازده مثبت و رو به افزایش خواهید داشت. اما اگر عملکرد شرکت ضعیف باشد، نباید انتظار داشته باشید که بازدهی بالایی را تجربه کنید. مفهوم بازده به دو حالت بازده مورد انتظار و بازده واقعی تقسیم میشود:
بازده مورد انتظار یا پیشبینی شده
این بازده تخمین میزان سودی است که یک سرمایهگذار انتظار دارد از سرمایهگذاری خود در یک بازه زمانی مشخص به دست آورد. به عبارت سادهتر، این عدد نشان میدهد که سرمایهگذار چقدر امیدوار است پولش در آینده رشد کند. مثلاً، اگر کسی پیشبینی کند که سهام یک شرکت طی یک سال ۱۵ درصد افزایش قیمت پیدا کند، این عدد همان بازده مورد انتظار اوست.
بازده واقعی
میزان سوده است که سرمایهگذار در پایان دوره سرمایهگذاری واقعاً کسب کرده است. این عدد، نتیجه نهایی و عینی سرمایهگذاری است و ممکن است با بازده مورد انتظار تفاوت داشته باشد.
برای مثال فرض کنید شخصی قصد دارد مبلغی را در یک سهام سرمایهگذاری کند. او بر اساس تحلیلهای خود، انتظار دارد که این سرمایهگذاری طی یک سال آینده 30 درصد سوددهی داشته باشد. اما پس از گذشت یک سال، این سرمایهگذاری تنها ۲۵ درصد رشد کرده است. در این حالت، بازده مورد انتظار او 35 درصد و بازده واقعی ۲۵ درصد بوده است.
بررسی رابطه بین ریسک و بازده
رابطه ریسک و بازده مستقیم است. به این معنا که اگر به دنبال بازدهی بالا باشید، باید ریسک بیشتری را بپذیرید. برعکس، اگر تحمل ریسک بالا را ندارید، انتظار کسب بازدهی زیاد نیز منطقی نخواهد بود. در تصویر زیر نمودار ریسک و بازده قابل مشاهده است:
بنابراین؛ هر سرمایهگذار باید میزان ریسکپذیری خود را ارزیابی کرده و بر اساس آن تصمیمگیری کند. برای افرادی که تحمل ریسک دارند، ورود به بازار بورس و خرید سهام مناسب است. اما برای کسانی که ریسکپذیری پایینی دارند، ورود به بازار سهام توصیه نمیشود، زیرا قیمت سهام به طور مداوم نوسان دارد و سود آن تضمین شده نیست.
با این حال، افراد با ریسکپذیری پایین میتوانند از ابزارهای مالی کم ریسکتر، مانند خرید اوراق مشارکت، استفاده کنند. سود این اوراق معمولاً تضمین شده و به صورت دورهای (مانند هر سه ماه یکبار) به سرمایهگذاران پرداخت میشود.
ترکیب بهینه ریسک و بازده در سرمایهگذاری
هدف اصلی هر سرمایهگذار، کسب بیشترین بازده ممکن با کمترین ریسک است. در دنیای سرمایهگذاری، این تعادل بین ریسک و بازده را میتوان به صورت یک خط صعودی تصور کرد که نشان میدهد با افزایش ریسک، انتظار داریم بازدهی نیز بیشتر شود.
مقایسه دو دارایی مختلف از نظر ریسک و بازده
هنگامی که دو دارایی را با هم مقایسه میکنیم، دارایی برتر آن است که یا در سطح ریسک یکسان، بازدهی بیشتری داشته باشد یا در سطح بازدهی یکسان، ریسک کمتری داشته باشد. یا به عبارت بهتر در درباره رابطه ریسک و بازده سهام میتوان چنین گفت:
- سهام با ریسک برابر: در میان سهمهایی که ریسک یکسانی دارند، سهمی که بازدهی بیشتری ارائه میدهد، انتخاب بهتری است.
- سهام با بازدهی برابر: اگر دو سهم بازدهی یکسانی داشته باشند، سهمی که ریسک کمتری دارد، جذابتر خواهد بود.
روشهایی برای ایجاد تعادل بین ریسک و بازده مورد انتظار
با توجه به موضوعاتی که تاکنون مطرح شد، میتوان نتیجه گرفت که ایجاد تعادل در رابطه ریسک و بازده یکی از اصول کلیدی در سرمایهگذاری است. به همین دلیل، در ادامه به معرفی برخی از بهترین استراتژیها برای ایجاد تعادل در رابطه بین بازده مورد انتظار و ریسک میپردازیم:
- سرمایهگذاری تدریجی: در این استراتژی، سرمایهگذار بهطور منظم مقدار ثابتی از پول را در بازار سرمایهگذاری میکند. این روش به کاهش تأثیر نوسانات بازار کمک میکند.
- کنترل ریسک غیرسیستماتیک: سرمایهگذار باید تحقیقات دقیقی در مورد شرکتها، صنعتها و بازار انجام دهد تا از هرگونه ریسک غیر منتظره جلوگیری کند. همچنین یکی از گزینههای موجود برای کاهش این ریسک، استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری است. زیرا مدیران حرفهای صندوقها از تجربه و دانش خود برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک استفاده میکنند و میتوانند انتخابهای بهتری در بازار داشته باشند.
- ایجاد سبد سرمایهگذاری متنوع: تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری یکی از استراتژیهای کلیدی برای کاهش ریسک است. در یک سبد متنوع، سرمایهگذاری در انواع داراییها انجام میشود تا ریسک خاص هر دارایی کاهش یابد. این روش کمک میکند تا اگر یک دارایی دچار کاهش ارزش شد، سایر داراییها زیان آن را جبران کنند.
مفهوم ریسک و بازده سبد سهام چیست؟
وقتی در بورس سرمایهگذاری میکنید، یکی از مهمترین نکاتی که باید به آن توجه کنید، رابطه ریسک و بازده سبد سهام (پرتفوی) شما است. اما سبد سهام دقیقاً به چه معناست؟
سبد سهام (پرتفوی) چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی، مجموعهای از سهمهایی است که خریداری کردهاید و به عنوان سرمایه خود در بازار نگه میدارید. برای مثال، فرض کنید ۱۰ میلیون تومان سرمایه دارید و تصمیم میگیرید ۳ میلیون از آن را در یک سهم فرابورسی، ۲ میلیون را در سهم دیگری و ۵ میلیون باقیمانده را در نماد سوم سرمایهگذاری کنید. در این حالت، شما یک سبد سهام متشکل از سه سهم مختلف در اختیار دارید.
مزیت اصلی این روش، تنوعبخشی به سرمایهگذاری است. اگر همه سرمایه خود را در یک سهم قرار دهید و آن سهم عملکرد ضعیفی داشته باشد، کل سرمایه شما در معرض خطر قرار میگیرد. اما با داشتن یک سبد متنوع، میتوانید زیان در یک سهم را با سود از سهمهای دیگر جبران کنید.
ریسک و بازده سبد سهام چیست؟
ریسک و بازده سبد سهام، به میانگین ریسک و بازده تمامی سهمهایی که در سبد شما وجود دارند، اشاره دارد. اگر سبد شما شامل سهمهای پرریسک باشد، احتمالاً بازده بالقوه بیشتری دارید، اما در عین حال خطر زیان نیز افزایش مییابد. بنابراین، رابطه ریسک و بازده سبد شما متعادل باشد.
یکی از راههای کاهش ریسک برای سرمایهگذاران، سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک است. این صندوقها به شما امکان میدهند تا به صورت غیرمستقیم و با ریسک کمتر در بورس سرمایهگذاری کرده و از یک سبد متنوع از سهام بهره ببرید.
خلاصه آنچه درباره رابطه ریسک و بازده گفته شد!
شناخت رابطه بین ریسک و بازده اهمیت بسیاری دارد. هرچند که بسیاری از افراد بدون درک کامل از این مفهوم وارد بازار میشوند، اما آگاهی از آن میتواند تفاوت بزرگی در نتیجه سرمایهگذاری ایجاد کند. ریسک به معنای احتمال از دست دادن سرمایه است، در حالی که بازده به سود حاصل از سرمایهگذاری اشاره دارد. رابطه ریسک و بازده مستقیم است و برای دستیابی به بازدهی بالاتر، باید ریسک بیشتری را بپذیرید.
سرمایهگذاران میتوانند با استراتژیهایی همچون تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری، تخصیص بهینه داراییها و کنترل ریسکهای غیرسیستماتیک، تعادل مناسبی بین ریسک و بازده ایجاد کنند. سبد سهام متنوع میتواند نوسانات و زیانهای بالقوه یک سهم را با عملکرد بهتر سایر سهام جبران کند. همچنین، استفاده از ابزارهای کمریسکتر مانند اوراق مشارکت و صندوقهای سرمایهگذاری میتواند گزینه مناسبی برای افرادی باشد که تحمل ریسک بالا ندارند.
در نهایت، مهم است که هر سرمایهگذار با توجه به میزان ریسکپذیری خود تصمیم بگیرد و با بهرهگیری از دانش و استراتژیهای مناسب، بازده سرمایهگذاری خود را به حداکثر برساند.
سوالات متداول
ریسک در سرمایهگذاری به معنای احتمال از دست دادن تمام یا بخشی از سرمایه است. این ریسک میتواند به دلیل تغییرات در بازار، شرایط اقتصادی یا عوامل داخلی شرکتها باشد. هرچه احتمال عدم تحقق اهداف سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن نیز بالاتر است.
یکی از راههای کاهش ریسک، تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری است. به جای سرمایهگذاری در یک سهم خاص، میتوان سرمایه را در چندین سهم و دارایی مختلف تقسیم کرد. همچنین، استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک که توسط مدیران حرفهای مدیریت میشوند، به کاهش ریسک کمک میکند.
بازدهی بالاتر با ریسک بیشتر همراه است. به این معنا که برای کسب سود بیشتر، باید ریسک بیشتری را نیز پذیرفت. با این حال، این موضوع به معنای شکست حتمی نیست، بلکه با مدیریت مناسب ریسک، میتوان بازده بالاتری را به دست آورد.