اصول یک استراتژی خوب برای معامله دربورس
اصول یک استراتژی خوب برای معامله دربورس
تبدیلشدن به یک معامله گر موفق هدف همه سرمایه گذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است؛ اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه گذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است، در آن احتمال شکست نیز وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی برای معامله اشاره کرد. معامله گران همواره با هدف کسب موفقیت وارد بازار می شوند و سودای ثروت در سر دارند و برای آن برنامه ریزی می کنند ولی نکته مهم آن است که درصد کمی از افراد روی برنامه خود کار کرده اند و به آن پایبند هستند و در پی شکست به دنبال استراتژی جدید دیگری می روند در حالیکه این اشتباه محض است . این مسئله ما را از موفقیت دور می سازد چراکه آگاهی با یک روش جدید و فوت و فن آن نیازمند صرف زمان و پول است که باعث اتلاف منابع مالی و زمانی می شود.
استراتژی معاملاتی چیست:
استراتژی معاملاتی یک سیستم معاملاتی است که به شما میگوید چه سهمی بخرید، در چه قیمتی بخرید، در چه زمانی بخرید، و نهایتا در چه قیمت و زمانی سهم را بفروشید. در واقع استراتژی معاملاتی یک برنامهی از پیش تعیین شده است که تمامی جزئیات معاملات یک معاملهگر را مشخص میکند و معاملهگر فقط وظیفه کلیک کردن و گذاشتن سفارشات خرید و فروش را بر عهده دارد. داشتن یک استراتژی معاملاتی در بورس مهمترین عامل در موفقیت و یا عدم موفقیت افراد است.
عوامل شکست در بازار های مالی:
- نداشتن مدیریت سرمایه مناسب.
- قوانین بازارهای مالی را نشناسیم.
- قوانین بازارهای مالی را نپذیریم.
- به قوانین بازارهای مالی عمل نکنیم.
لزوم داشتن استراتژی معاملاتی در بورس:
90 درصد افرادی که به بازار بورس وارد میشوند، بعد از دو سال با ضرر از این بازار خارج میشوند! این آمار عجیب اگرچه تکان دهنده است اما متاسفانه واقعیت دارند. 10 درصد دیگر افرادی هستند که به این درک رسیدهاند که باید برای معاملات خود برنامه داشته باشند. این افراد با انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب و پایبندی به آن، توانستهاند به سود مستمر در بورس برسند. استراتژی معاملاتی عواطف انسانی را از معاملات ما حذف میکند. عواطفی مثل ترس و طمع که بزرگترین موانع احساسی در تصمیمهای منطقی در حین معامله هستند، با داشتن یک سیستم معاملاتی از پیش تعیین شده دیگر جایگاهی در معاملات ما نخواهند داشت. بزرگترین تریدرهای دنیا بر این باور هستند که روانشناسی معامله مهمتر از روشها و تکنیکهای تحلیلی است.مراحل داشتن یک استراتژیک موفق به صورت زیر می توان بیان کرد:
شناخت از ریسک پذیری خود:
تفاوت میان سرمایه گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه گذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. بهکارگیری عوامل روانشناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
انتخاب بر اساس زمان:
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی موردنظر سرمایه گذار برای سرمایه گذاری، منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میگردد. برخی از سرمایه گذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاهمدت، برخی بازه زمانی میانمدت و برخی در بازه زمانی بلندمدت فعالیت کنند؛ بنابراین میبایست سرمایه گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. بهعنوانمثال اگر معامله در بازار بورس بهعنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین نماید. ازآنجاییکه یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
توانایی یافتن شاخص های مناسب جهت شناسایی یک روند:
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایه گذاران تنها با بهکارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. بهعنوانمثال در تحلیل تکنیکال؛ برای شروع روند صعودی، سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی سقف ها پایینتر و کف ها پایینتر میشود. بهطورکلی دیدگاه سرمایه گذاران مبنی بر اینکه یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میگردد. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
نقطه ورود و خروج در یه سهم:
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هرچقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم میبایست بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. بهعنوانمثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن میبایست روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد؛ یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ نمود. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
شناسایی حد سود و ضرر:
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم برخلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معامله گر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایه گذاری، سرمایه گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل بهصورت مکتوب تعیین کرده باشد.
مطلب پیشنهادی: حد ضرر در بورس
تعهد به استراتژی معاملاتی:
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد؛ بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.