سرمایه‌گذاری ۲۴ ساعته در طلا با طرح طلای کاریزما

تحلیل بنیادی

ارزش ذاتی اوراق بهادار رو ارزیابی کن و هر عاملی رو که بر ارزش سهم تأثیر داره رو بشناس.​

مطالب منتخب

مهم‌ترین مطالب این موضوع رو بخون و یاد بگیر.

0:00
0:00
1x
ارزش گذاری سهام و روش‌های آن به زبان ساده و کاربردی
1x
0:00 0:00

81 مطلب موجود است.

مرتب سازی

مرتب سازی

ارزش‌گذاری سهام

ارزش گذاری سهام و روش‌های آن به زبان ساده و کاربردی

ارزش‌گذاری سهام (valuation) به معنای تخمین تقریبی ارزش واقعی شرکت از طریق بررسی پارامترهای مختلف است که می‌تواند به صورت مقایسه دارایی مورد نظر با دیگر دارایی‌ها باشد یا به صورت محاسبه ارزش فعلی آورده‌های آتی دارایی مورد نظر باشد.
ادامه
ارزش گذاری به روش dcf

ارزش گذاری به روش DCF یا تنزیل جریان‌ نقدی

ارزش گذاری به روش DCF یا تنزیل جربان‌های نقدی (Discounted Cash Flow)، یکی از متداول‌ترین روش‌ها برای تعیین ارزش فعلی یک سرمایه‌گذاری، سهام، دارایی یا یک کسب‌وکار است. اگر بخواهیم ساده و از بُعد سرمایه‌گذاری صحبت کنیم، باید بگوییم از DCF برای ارزیابی جذابیت یک فرصت سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. روش ارز‌شگذاری DCF کاربردهای زیادی دارد و یکی از دقیق‌ترین روش‌های ارزش‌گذاری به حساب می‌آید. در این مقاله در کاریزما لرنینگ، ارزش گذاری به روش تنزیل جریان نقدی را همراه با فرمول و مثال به بیان ساده توضیح خواهیم داد. این مطلب جذاب را از دست ندهید! ارزش گذاری به روش DCF چیست؟ متد DCF، زیرمجموعه‌ی تحلیل بنیادی و یک روش ارزش‌گذاری است که ارزش یک سرمایه‌گذاری را با استفاده از جریان‌های نقدی مورد انتظار آتی آن تخمین می‌زند. تحلیلگر‌ها با استفاده از DCF و بر اساس پیش‌بینی میزان پولی که یک سرمایه‌گذاری در آینده ایجاد می‌کند، ارزش امروز یک سرمایه‌گذاری را تعیین می‌کنند. در بُعد مالی، تنزیل جریان‌های نقدی به آن دسته از سرمایه‌گذارهایی که قصد دارند اوراق بهادار مانند سهام یک شرکت را خریداری کنند، یا حتی در یک کسب‌وکار سرمایه‌گذاری گسترده‌ای انجام دهند، کمک زیادی می‌کند. بنابراین از این مدل حتی در ارزش گذاری سهام نیز می‌توان استفاده کرد. تحلیل DCF نیز به صاحبان و مدیران کسب‌و‌کارها در تصمیم‌گیری در مورد بودجه‌بندی سرمایه یا هزینه‌های عملیاتی کمک کند. اگر بخواهیم ارزش گذاری به روش تنزیل جریان نقدی را خلاصه کنیم، می‌توانیم اینطور بگوییم که: تحلیل تنزیل جریان نقدی به ما کمک می‌کند ارزش فعلی یک سرمایه‌گذاری را بر اساس جریان‌های نقدی آتی آن مشخص کنیم. ارزش فعلی جریان‌های نقدی مورد انتظار در آینده، با استفاده از نرخ تنزیل پیش‌بینی‌شده محاسبه می‌شود. اگر DCF بالاتر از هزینۀ فعلی سرمایه‌گذاری باشد، می‌توانیم نتیجه بگیریم که فرصت سرمایه‌گذاری پیش‌آمده ارزشمند است و احتمالاً به سود ختم می‌شود. شرکت‌ها معمولاً از میانگین وزنی هزینه سرمایه (WACC) برای نرخ تنزیل استفاده می‌کنند، چراکه نرخ بازده مورد انتظار سهامداران را محاسبه می‌کند. یکی از معایب DCF، اتکای آن به تخمین‌های جریان‌های نقدی آتی است که می‌تواند نادرست باشد. از آنجایی که مطلب تخصصی است، احتمالاً جملات بالا برای شما کمی نامفهوم باشد. در ادامه‌ی مطلب همه‌چیز را همراه با مثال توضیح خواهیم داد. ارزش گذاری به روش DCF چگونه است؟ تحلیل تنزیل جریان نقدی، ابتدا ارزش فعلی جریان‌های نقدی مورد انتظار در آینده را با استفاده از نرخ تنزیل، پیدا می‌کند. سپس سرمایه‌گذاران از ارزش فعلی پول برای تعیین اینکه آیا جریان‌های نقدی آتی یک سرمایه‌گذاری یا یک پروژه، بیشتر از ارزش سرمایه‌گذاری اولیه است یا خیر، استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر، این سوال پرسیده و پاسخ داده می‌شود که آیا پولی که این سرمایه‌گذاری در آینده به‌دست می‌آورد، بیشتر از پولی است که در حال حاضر سرمایه‌گذاری شده است یا خیر؟ اگر اینطور باشد، پروژه‌ی سرمایه‌گذاری سودآور خواهد بود و قابل تامل است. در غیر این صورت، باید آن را فراموش کنیم! در ادامه‌ی مطلب مثال کاملاً ملموس ارائه خواهیم داد. تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل‌شده، پولی که سرمایه‌گذار از یک سرمایه‌گذاری به‌دست می‌آورد را تخمین می‌زند؛ اما نکته اینجاست که در این تخمین، ارزش زمانی پول استفاده نیز لحاظ می‌شود. (اگر تورم را کنار بگذاریم) منظور از ارزش زمانی پول این است که ریالی که امروز دارید، ارزش بیشتری نسبت به ریالی دارید که فردا آن را دریافت می‌کنید، زیرا ریال امروز را می‌توان سرمایه‌گذاری کرد. بنابراین می‌توان گفت تحلیل DCF در هر شرایطی که شما قرار است پولی پرداخت کنید و انتظار دارید در آینده پول بیشتری به‌دست آورید، کاربرد دارد. مثال اول ارزش گذاری به روش DCF برای مثال فرض کنید نرخ بهره سالانه 5 درصد باشد. 100 تومان در یک حساب پس‌انداز ذخیره می‌کنیم. این 100 تومان در یک سال ارزشی برابر 105 تومان خواهد داشت. حال اگر پس‌انداز را حذف کنیم و قرار باشد سال آینده 100 تومان سود دریافت کنیم، سال آینده ارزش این سود برابر 95 تومان است، زیرا نمی‌توانیم این سود را به حساب پس‌انداز انتقال دهیم و از آن درآمد کسب کنیم. برای اینکه بتوانیم تحلیلی از جنس DCF داشته باشیم، سرمایه‌گذار باید برآورد خوبی در مورد جریان‌های نقدی آتی و ارزش نهایی سرمایه‌گذاری، تجهیزات یا سایر دارایی‌ها داشته باشد. کار بعدی سرمایه‌گذار، تعیین نرخ تنزیل مناسب برای مدل DCF است. این نرخ بسته به سرمایه‌گذاری یا پروژه متفاوت خواهد بود. عواملی مانند شرایط بازار سرمایه، سابقۀ شرکت، ریسک‌پذیری سرمایه‌گذار و … بر نرخ تنزیل انتخابی تاثیر می‌گذارند. اگر سرمایه‌گذار نتواند برآورد خوبی از جریانات نقدی آینده داشته باشد یا اینکه پروژه بیش از حد پیچیده باشد، آنگاه مدل ارزش‌گذاری DCF کارایی چندانی نخواهد داشت. اما برسیم به اصل مطلب … فرمول و محاسبۀ تنزیل جریانات نقدی برای محاسبه‌ی DCF یا تنزیل جریانات نقدی در یک سرمایه‌گذاری، باید از فرمول زیر استفاده کنیم: در این فرمول: CF1 = جریان نقدی سال اول CF2 = جریان نقدی سال دوم CFn = جریان نقدی در سال‌های بعدی r = نرخ تنزیل نرخ تنزیل در تحلیل DCF، نرخ بهره‌ای است که هنگام محاسبۀ ارزش خالص فعلی (NPV) سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود و ارزش زمانی پول از زمان حال تا آینده را نشان می‌دهد. مثال دوم ارزش گذاری به روش DCF یک شرکت برای سرمایه‌گذاری در یک پروژه یا خرید تجهیزات جدید، ابتدا بررسی‌های لازم را انجام می‌دهد. سپس در تحلیل و بررسی‌های خود از میانگین وزنی هزینه سرمایه (WACC) به‌عنوان نرخ تنزیل برای ارزیابی DCF استفاده می‌کند.‌ میانگین وزنی هزینه سرمایه، میانگین نرخ بازدهی که سهامداران در شرکت برای سال جاری انتظار دارند را در بر می‌گیرد. برای مثال فرض کنید مالک شرکتی هستید و می‌خواهید یک پروژه را اجرا کنید. میانگین وزنی هزینه سرمایه (WACC) شرکت برابر 5 درصد است. این یعنی نرخ تنزیل شما برابر 5 درصد است. سرمایۀ اولیه 11 میلیارد تومان است و پروژه 5 سال زمان می‌برد. جدول زیر تخمین جریان‌های نقدی در هر سال را نشان می‌دهد: جریان‌‌های نقدی: با استفاده از فرمول DCF، تنزیل جریان‌های نقدی برای این پروژه به شرح زیر خواهد بود: جمع تمام جریان‌های نقدی تنزیل‌شده برابر خواهد بود با 13.306.727.000 تومان. اگر سرمایه اولیۀ 11 میلیارد تومانی را از این مقدار کم کنیم، به NPV یا ارزش خالص فعلی می‌رسیم که برابر با 2.306.727.000 تومان […]
ادامه
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای؛ از تئوری تا عمل

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در دنیای سرمایه‌گذاری، ایجاد تعادل بین ریسک و بازده است. اغلب سرمایه‌گذاران می‌دانند که بازده بیشتر، معمولاً با ریسک بیشتری همراه است، اما سوال اصلی اینجاست که چه میزان از بازدهی، ریسک‌های موجود در یک سرمایه‌گذاری را توجیه‌پذیر می‌کند؟ مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) به این سوال پاسخ می‌دهد. این مدل، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا ارزش منصفانه دارایی‌ها را تعیین کرده و تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند. CAPM نه تنها به ما می‌آموزد که چگونه ریسک سیستماتیک (ریسکی که بر کل بازار تأثیر می‌گذارد) را در نظر بگیریم، بلکه نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم از این ریسک به نفع خودمان بهره ببریم. اگر می‌خواهید بدانید که این مدل ساده چگونه می‌تواند در پیچیده‌ترین تصمیمات مالی راهنمای شما باشد، در این مقاله از کاریزما لرنینگ با ما همراه باشید تا رازهای مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) و نقش آن در دنیای سرمایه‌گذاری را کشف کنیم و بیاموزیم که چگونه می‌توان با استفاده از این مدل، بازده سرمایه‌گذاری‌ها را بهبود بخشید. مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای چیست؟ مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) یکی از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین مدل‌های ارزش‌گذاری سهام در تحلیل بنیادی است. این مدل به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا میزان بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری خود را بفهمند. این مدل به ویژه برای کسانی که می‌خواهند وارد دنیای سرمایه‌گذاری شوند و نیاز به درک بهتری از ریسک و بازده دارند، بسیار مفید است.  در واقع می‌توان گفت که CAPM یک مدل ریاضی است که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار یک دارایی را درک کنند. این مدل می‌گوید که هر چه یک دارایی ریسک بیشتری داشته باشد، سرمایه‌گذاران برای نگهداری آن به بازده بالاتری نیاز دارند. در واقع، CAPM به ما کمک می‌کند بفهمیم که آیا یک سرمایه‌گذاری به ریسکش می‌ارزد یا نه. در ادامه به توضیح مفاهیم اصلی و جزئیات این مدل می‌پردازیم. تاریخچه مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM)  معرفی این مدل ارزش گذاری سهام به دهه ۱۹۶۰ میلادی بازمی‌گردد و با پژوهش‌های چندین اقتصاددان برجسته مرتبط است.در سال ۱۹۶۴ میلادی، ویلیام شارپ (William F. Sharpe)، اقتصاددان آمریکایی، برای اولین بار مدل CAPM را به عنوان بخشی از پایان‌نامه دکترای خود معرفی کرد. او در این مدل نشان داد که رابطه‌ای خطی بین ریسک سیستماتیک (که با ضریب بتا اندازه‌گیری می‌شود) و بازده مورد انتظار وجود دارد. این مدل به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهد تا بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری‌های خود را بر اساس سطح ریسکی که می‌پذیرند، محاسبه کنند. در سال‌های بعد، جان لینتنر (John Lintner) و جان موسین (Jan Mossin) به طور مستقل تحقیقات بیشتری در مورد CAPM انجام دادند و این مدل را توسعه دادند. کارهای آن‌ها کمک کرد تا مدل CAPM به یکی از پایه‌های اصلی در نظریه مالی مدرن تبدیل شود. پس از معرفی و توسعه CAPM، این مدل به سرعت در میان تحلیلگران مالی، مدیران سرمایه‌گذاری و سایر فعالان بازارهای مالی محبوبیت یافت. امروزه، CAPM به عنوان یکی از ابزارهای اصلی برای ارزیابی ریسک و بازده در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری به کار می‌رود و همچنان به عنوان یک مدل مرجع در بسیاری از آموزش‌ها و تحقیقات مالی استفاده می‌شود. با وجود برخی نقدها و محدودیت‌هایی که به این مدل ارزش‌گذاری وارد می‌شود، همچنان یکی از مدل‌های اصلی و پرکاربرد در حوزه مالی است و به عنوان یکی از پایه‌های اساسی در نظریه‌های مدرن سرمایه‌گذاری شناخته می‌شود. مفاهیم کلیدی در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای چیست؟ برای فهم بهتر CAPM، باید با چند اصطلاح کلیدی زیر آشنا شویم: ریسک تمامی روش‌های سرمایه‌گذاری با یک میزان ریسک همراه هستند. ریسک به معنای احتمال از دست دادن پول یا کاهش ارزش سرمایه‌گذاری است. ریسک مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای CAPM به دو نوع تقسیم می‌شود: ریسک سیستماتیک: این نوع ریسک به عواملی بستگی دارد که کل بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهند، مانند تغییرات اقتصادی، تحولات سیاسی و…  ریسک غیرسیستماتیک: این نوع ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص است. بنابراینِ می‌توان با تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری، آن را کاهش داد. ضریب بتا (beta) ضریب بتا (Beta) یکی از شاخص‌های مهم در تحلیل است که نشان می‌دهد یک دارایی یا سهام چگونه نسبت به نوسانات کلی بازار واکنش نشان می‌دهد. به طور ساده، ضریب بتا نشان می‌دهد که قیمت یک سهام چقدر نسبت به بازار تغییر می‌کند. اگر ضریب بتای یک سهم برابر با ۱ باشد، به این معناست که نوسانات قیمت آن سهم دقیقاً هم‌راستا با نوسانات بازار است. اگر بتا بیشتر از ۱ باشد، یعنی آن سهم نوسانات بیشتری نسبت به بازار دارد و در صورت رشد یا افت بازار، این سهم نیز با شدت بیشتری رشد یا افت می‌کند. به عبارت دیگر، این سهم پرریسک‌تر است. از طرف دیگر، اگر ضریب بتا کمتر از ۱ باشد، یعنی این سهم نوسانات کمتری نسبت به بازار دارد و به نوعی خرید این سهم، محافظه‌کارانه‌تر است. بازده بدون ریسک  این مفهوم، به درصد سود یا بازدهی گفته می‌شود که سرمایه‌گذار می‌تواند بدون مواجهه با هیچ‌گونه ریسک و خطر از دست دادن سرمایه، از یک سرمایه‌گذاری به دست آورد. این نرخ معمولاً به عنوان یک معیار پایه‌ای برای مقایسه با سایر سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌شود. معمول‌ترین مثال برای نرخ بازده بدون ریسک، نرخ سود اوراق قرضه دولتی است؛ زیرا دولت‌ها به طور معمول توانایی بالایی در پرداخت سود و بازگشت اصل سرمایه دارند، بنابراین ریسک از دست دادن سرمایه در این نوع سرمایه‌گذاری‌ها بسیار پایین است. سرمایه‌گذاران از نرخ بازده بدون ریسک برای ارزیابی سایر سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌کنند. به این صورت که اگر یک سرمایه‌گذاری دارای نرخ بازده بالاتری نسبت به نرخ بازده بدون ریسک باشد، احتمالاً آن سرمایه‌گذاری ریسک بیشتری نیز به همراه خواهد داشت. بازده مورد انتظار بازار  به درصد سودی گفته می‌شود که سرمایه‌گذاران پیش‌بینی می‌کنند بازار سهام در یک بازه زمانی معین به آن‌ها ارائه خواهد داد. این نرخ بازده، میانگین بازدهی است که از همه دارایی‌های موجود در بازار انتظار می‌رود و معمولاً به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد کلی بازار استفاده می‌شود. برای محاسبه بازده مورد انتظار بازار، معمولاً از داده‌های تاریخی بازار مانند بازده‌ گذشته شاخص‌های اصلی بازار سهام استفاده می‌شود. این مقدار می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا تصمیم بگیرند […]
ادامه
ارزش زمانی پول

ارزش زمانی پول + روش محاسبه ارزش فعلی و آتی پول

در علم اقتصاد و امور مالی، پول دارای ارزش است که با مرور زمان دچار تغییر می‌شود. درواقع پول در هر مقطع دارای ارزش فعلی است که با هر نرخ تنزیلی در پرداخت‌ها و یا دریافت‌های بعد تغییر می‌کند. بر این اساس با کمک فرمول‌ها و روش‌هایی اقدام به محاسبه ارزش پول در حال حاضر و آینده میکنند تا بتوانند ارزش پول را تبدیل به زمان های مختلف بکنند. در این مقاله به طور مفصل ارزش زمانی پول را بررسی میکنیم.
ادامه

تحلیل بنیادی کگل

موضوع فعالیت شرکت معدنی و صنعتی گل گهر عبارت است از اکتشاف، استخراج و بهره برداری از معادن فلزی و غیرفلزی از جمله سنگ آهن و تولید سنگ آهن دانه بندی شده، کنسانتره، گندله، فولاد و انواع محصولات فولادی، خدمات مربوط به نصب و راه اندازی و سایر خدمات در این حوزه است. در حال حاضر شرکت دارای 7 خط تولید کنسانتره مجموعا با ظرفیت عملی 14.5 میلیون تن و دو خط تولید گندله به ظرفیت عملی 10 میلیون تن است که از نظر میزان سهم بازار بیشترین سهم را بین رقبای خود دارا است.
ادامه

تحلیل بنیادی کنور

شرکت صبانور از نظر تولید سنگ آهن جزو ۱۰ شرکت نخست کشور و در دو استان همدان و کردستان مشغول فعالیت می باشد. کنور در اواخر سال 1400 با افزایش سرمایه بیش از 300 درصدی، سرمایه خود را به 12,771 میلیارد ریال رسانده است. در برآورد سودآوری این شرکت، با فرض شمش 580 دلاری و همچنین دلار 26000 تومانی، به سود 238 تومانی برای سال 1401 می رسیم که P/E Forward این سهم بعد از تقسیم سود حدود 7.5 به دست می آید.
ادامه

تحلیل بنیادی شرکت کچاد

شرکت معدنی و صنعتی چادرملو در خرداد ماه 1371 در دفتر ثبت شرکتهای شهرستان یزد به ثبت رسیده است. مجتمع معدنی و صنعتی چادرملو در استان یزد، 180 کیلومتری شمال شرقی شهر یزد، حاشیه کویر ساغند قرار دارد.
ادامه

تحلیل بنیادی فولاد مبارکه اصفهان

فولاد مبارکه از شرکت‌های پیشرو ایرانی است که در زمینه تولید ورق‌های فولادی فعالیت‌ می‌نماید. این شرکت با ماموریت ایفای نقش محوری در توسعه صنعتی، اقتصادی و اجتماعی کشور و ارتقای سطح فناوری صنعت فولاد، به عنوان سازمانی جهان تراز سهم عمده‌ای از تولید فولاد کشور را جهت استفاده در صنایع خودروسازی و قطعه‌سازی، صنایع فلزی سبک، صنایع فلزی سنگین و لوله‌های انتقال سیالات، صنایع بسته‌بندی، صنایع لوازم خانگی و الکتریکی و صنایع لوله و پروفایل تولید می‌نماید. بر اساس گزارش وزارت خزانه داری آمریکا شرکت فولاد مبارکه اصفهان به عنوان بزرگترین شرکت فولاد خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب می گردد و سهم یک درصدی در تولید ناخالص داخلی ایران دارد.
ادامه

تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی یکی از مهم‌ترین روش‌های تحلیل شرکت‌های مختلف هست. با یادگیری تحلیل بنیادی می‌تونی ارزش شرکتی که قصد خرید اون رو داری رو بفهمی و پتانسیل‌های پنهان اون شرکت رو بشناسی.

مسیر یادگیری

یکی از دغدغه‌های افرادی که قصد یادگیری تحلیل بنیادی رو دارن، نداشتن مسیر یادگیری هست. تو اول باید بعضی از مفاهیم حسابداری آشنا باشی و بعدش به سمت یادگیری صورت‌های مالی و تحلیل اونا بری. بعد از یادگیری صورت‌های مالی وارد دنیای تحلیل بنیادی و ارزش‌گذاری می‌شی.

مزایا

برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت با بازدهی بالا، ارتقا درک کامل سرمایه‌گذاران از فرایند تجارت، کمک‌کردن به شرکت‌های با سود پایدار مناسب هست.

خطا!

متن جستجو باید حداقل 3 حرف باشد.

آموزش حتی با چشم بسته!

قابلیت جدید پخش صوتی مطالب به کمک هوش مصنوعی

از این به بعد هر مقاله‌ای که آیکن داره رو می‌تونی بصورت صوتی هم گوش کنی.