سیاست های پولی و مالی چیست؟ [سیاست پولی انبساطی و انقباضی]
سیاست های پولی و مالی چیست؟ [سیاست پولی انبساطی و انقباضی]
در حالی که کشور ما در شرایط اقتصادی نا بهسامانی به سر میبرد و تورم به شکل لجام گسیختهای سالهاست که دست از سر اقتصاد ما برنداشته و روز به روز نیز حال اقتصاد بیمار ما را نزارتر میکند، اجرای صحیح و به جای سیاستهای مالی و پولی یکی از موارد بسیار تاثیرگذار بر تنِ بیجان اقتصاد ما به حساب میآید. باید دید که تاکنون دولتها و بانک مرکزی چگونه توانستهاند شرایط اقتصادی را با تصمیماتی که به واسطه این ابزارها میگیرند مدیریت کنند؟برای بررسی این موضوع در ابتدا باید دید ماهیت سیاستهای پولی و مالی چیست و تصمیماتی که در سطح کلان اقتصاد گرفته میشود به کدام یک از این سیاستها مربوط میشود؟
مقاله پیشنهادی: اقتصاد چیست؟ درک مفاهیم اقتصادی در زندگی روزمره
به احتمال زیاد عبارت “سیاستهای پولی و مالی” جزو عباراتی به حساب میآید که ممکن است بارها و بارها به گوش هر یک از ما خورده باشد.بی شک تا به حال در خصوص این سیاستها چیزهایی شنیدهایم اما ممکن است به طور دقیق ندانیم که مکانیسم این سیاستها به چه شکل عمل میکند.اجرای این سیاستها به چه معناست، این تصمیمات چگونه اجرا میشود و چرا دولتها به استفاده از آن روی میآورند؟
یکی از نکات مهمی که ممکن است در ابتدا برای ما جای سوال داشته باشد این است که آیا سیاستهای پولی و مالی همانطور که از اسمش پیداست یک نوع عملیات اقتصادی-سیاسی است یا فقط شامل مباحث سیاسی میشود؟پاسخ این است که سیاستهای پولی و مالی را باید محل همپوشانی اقتصاد و سیاست دانست.
تاریخچه اختراع سیاستهای پولی و مالی
ممکن است تصور شود که سیاستهای پولی و مالی اختراع جدیدی در اقتصاد محسوب میشود اما حقیقت این است که سابقه به وجود آمدن این تلاقی اقتصاد و سیاست به گذشتهای بسیار دور برمیگردد. به نظر میرسد اگر بخواهیم ریشه قدیمیترین سیاستهای پولی اجرا شده را پیدا کنیم باید مخترع اولیه این سیاستها را کسانی بدانیم که برای اولین بار در تاریخ پولها را کم ارزش کردند در واقع این سیاستها ابتدا زمانی اجرا شد که دولتها سکهها را جمع آوری کرده و پس از ذوب کردن آنها را با فلزات ارزان قیمتتر ترکیب میکردند که از این طریق وزن و عیار سکه را تغییر میدادند.کاهش دادن ارزش پول در سالهای آخر امپراطوری روم در سطح گستردهای انجام میشد، اما تکمیل آن در اروپای غربی به دورههای میانه اخیر بازمیگردد.
در قرن 15 میلادی پادشاهان فرانسه که قادر به جمع آوری مالیات به اشکال عادیتر نبودند نیز به نوعی از روش کاهش ارزش پول استفاده کردند و توانستند از پول کاهش یافته به عنوان یک مالیات تورمی برای تأمین هزینههای جاری جنگ 100 ساله با انگلستان استفاده کنند.با این حساب میتوان گفت اجرای سیاستهای پولی و مالی تاریخچهای تقریبا به اندازه تاریخچه اختراع سکه و پول کاغذی دارد.
سیاستهای مالی و پولی چیست؟
باید بدانیم که دولتها میتوانند با برخی تصمیمات اقتصاد را در سطوح کلان تحت تاثیر و مدیریت خود قرار دهند که به طور کلی این اقدامات در قالب سیاستهای پولی و مالی انجام میشود در تعریف سادهتر به تمامی ابزارهایی که به کار بسته میشود تا بتوان با آنها اقتصاد را کنترل و بر آن اثرگذاری داشته باشد سیاستهای پولی و مالی محسوب میشود.
سیاست پولی چطور کار میکند؟
رابطه بین نرخ بهره در اقتصاد و عرضه پول را سیاست پولی میگویند.سیاست پولی ابزارهای مشخصی دارد که میتوان از طریق آنها بر مواردی نظیر رشد اقتصادی، تورم، نرخ ارز و بیکاری تاثیر گذاشت. برای اعمال چنین سیاستهایی بانک مرکزی سکان هدایت کشتی اقتصاد را در سطحی کلان به دست میگیرد در واقع به دلیل در دست داشتن انحصار چاپ پول بانک مرکزی کنترل و مدیریت عرضه پول و نرخ بهره را بر عهده دارد و از همین طریق سیاستهای پولی را به اجرا درمیآورد.
سیاست پولی از دو نوع سیاست انبساطی و انقباضی استفاده میکند در واقع هر سیاست یا راهکاری که افزایشدهنده عرضه پول است را سیاست پولی انبساطی میگوییم.
سیاست پولی انبساطی راهکار شرایط رکودی
سیاست انبساطی زمانی به داد دولتها میرسد که اقتصاد در شرایط رکودی به سر میبرد در چنین مواقعی بانک مرکزی برای برقراری تعادل در اقتصاد و کم رنگ کردن اثرات نامطلوب رکود با افزایش عرضه پول دست به مهار رکود میزنند.
سیاست پولی انقباضی چطور عمل میکند؟
به راهکارها و اقداماتی که کاهش عرضه پول را رقم میزند، سیاستهای پولی انقباضی میگویند.
اگر بخواهیم به این موضوع بپردازیم که به طور کلی هدف از سیاستهای پولی و مالی چیست باید بگویم دولتها از طریق این نوع سیاستها سعی در ثبات بازارهای مالی، ثبات نرخ بهره، تثبیت قیمتها، رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و تثبیت بازار ارز دارند.
موضوع مهمتری که باید آن را مورد بررسی قرار دهیم این است که نحوه اجرا شدن این سیاستها چگونه و توسط چه نهادی اجرا میشود؟سیاستهای پولی توسط بانک مرکزی و با کنترل نرخ بهره، نرخ سپرده قانونی، نرخ تنزیل مجدد، کنترل کمی و کیفی اعتبارات و ورود به عملیات بازار باز اجرایی میشود.در حقیقت این بانک مرکزی است که میتواند به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم سیاستهای پولی کشور را تنظیم و به نوعی کنترل کند.
اگر بانک مرکزی به شرایط بازار پول اتکا نکند در واقع به شکل مستقیم به اجرای سیاستهای پولی روی آورده است ولی اگر اجرای این سیاستها را متکی بر بازار پول بداند و تمامی بار را روی دوش بازار پولی بگذارد یعنی اثرگذاری خود را به شکلی غیرمستقیم اعمال کرده است.اثر غیرمستقیم بانک مرکزی در اجرای سیاستهای پولی را اثرگذاری بر شرایط بازار پول به عنوان منتشرکننده پول پرقدرت میتوان مشاهده کرد.
ابزارهای اجرای سیاست پولی
بانک مرکزی ابزارهای گوناگونی برای اجرای سیاستهای پولی به شکل مستقیم و غیرمستقیم دارد.ابزارهایی که بانک مرکزی برای اجرای روش مستقیم به کار میبندد را باید کنترل نرخ سود بانکی و به علاوه ایجاد سقف اعتباری در پی محدودیتهای اعتباری و در واقع اعطای اعتبارات دانست.
یکی از ابزارهایی که بانک مرکزی در اجرای سیاستهای خود به شکل غیرمستقیم به کار میبندد نیز نسبت سپرده قانونی است.در واقع بانکها همواره باید نسبتی از بدهیهای ایجاد شده و به خصوص سپردههای اشخاص را در بانک مرکزی نگهداری کنند که این نسبت همواره بین 10تا30درصد است.
انتشار اوراق مشارکت توسط بانک مرکزی را نیز باید یکی از ابزارهای مورد استفاده در روش غیرمستقیم اجرای سیاستهای پولی دانست.در واقع این روش با اجرای عملیات بازار باز توسط بانک مرکزی انجام میشود این ابزار را باید یکی از ابزارهای تاثیرگذار در میان سیاستهای انقباضی و اجرای عملیات بازار باز دانست.در واقع با این اقدام از سوی بانک مرکزی انجام میشود نقدینگی کاهش و به نوعی جذب نقدینگی از سوی مردم صورت میگیرد که به شکل قابل توجهی میتواند دست به کاهش رشد نقدینگی در دل اقتصاد بزند.
سپرده ویژه بانکها نزد بانک مرکزی هم یکی دیگر از ابزارهایی است که به منظور کنترل و مهار نقدینگی با استفاده از جذب منابع مازاد بانکها صورت میگیرد.
این مقاله را حتما بخوانید: تفاوت اوراق مشارکت و سهام چیست؟
سیاست مالی چیست و چه کاری انجام میدهد؟
عملکرد دولت را در خصوص سطح خریدها، پرداختهای انتقالی و نظام مالیاتی سیاست مالی میگویند.در واقع ابزارهایی که دولت مستقیما برای اثرگذاری بر اقتصاد به کار میبندد سیاست مالی محسوب میشود.سیاستهای مالی به کلی مربوط به مخارج و هزینههای خود دولت است.
ابزارهای درآمدی دولت که مالیات است و هزینههای دولت که هر دو بر مدیریت اقتصاد در سطح کلان تاثیر به سزایی دارد در اجرای این سیاست به کار گرفته میشوند.در واقع نحوه استفاده دولت از بودجه به منظور اثرگذاری بر فعالیتهای اقتصادی از طریق الگوی تخصیص منابع، توزیع درآمد و تقاضای کل خلاصهای از اقداماتی است که دولت در اجرای سیاستهای مالی در دستور کار خود قرار میدهد.
سیاستهای مالی با توجه به شرایط اقتصاد اتخاذ میشود؛ اگر اقتصاد کشور در حالت تعادل باشد و مخارج دولت به کلی توسط درآمدهای مالیاتی تامین شود و بودجه در سطح فعالیتهای اقتصادی به شکلی خنثی ظاهر شود دولت سیاست مالی خنثی را اجرایی کرده است.
در مواقعی که هزینههای دولتی از درآمدهای مالیاتی فراتر میرود و در حقیقت اقتصاد دچار رکود میشود سیاست مالی انبساطی مورد استقبال دولت قرار میگیرد برعکس زمانی که مخارج دولتها از درآمدهای مالیاتیشان کمتر است سیاست مالی انقباضی به کار بسته میشود.
به طور کلی کاهش هزینه و افزایش درآمد مالیاتی اجرای سیاست مالی انقباضی است و کاهش مالیات به همراه افزایش هزینههای دولت سیاستهای مالی انبساطی را رقم میزند.این ابزار میتواند در کوتاه مدت باعث رشد اقتصاد شود اما اجرای آن در بلندمدت نیز کاهش نرخ طبیعی تولید را به همراه خواهد داشت.
تفاوت سیاست پولی با مالی
به طور خلاصه سیاستهای پولی نرخ بهره را مدیریت کرده و کل عرضه پول در گردش را تحت کنترل درمیآورد این سیاست همواره توسط بانکهای مرکزی و برای تحریک فعالیتهای اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد.
اما سیاست مالی مربوط به اقدامات مالیاتی بوده و به نوعی در بودجه خودش را نشان میدهد که با این حساب توسط دولت ها تعیین میشود افزایش اشتغال و درآمد از مهمترین نتایجی است که در این سیاست دنبال میشود.
اقتصاددانها چه میگویند؟
در شرایط فعلی که اقتصاد ما روزهای سختی را پشت سر میگذارد و در برابر آیندهای پر از ابهام و چندگانگی قرار گرفته است، نظرات متعددی در خصوص به کاری این سیاستها به گوش میرسد.برخی از اقتصاددانها معتقدند با توجه به تورم افسارگسیختهای که در حال حاضر در اقتصاد بیداد میکند و با در نظر داشتن هشدارهایی که در خصوص ابرتورم در نیمه دوم سال داده میشود، بهتر است سیاست پولی انقباضی و سیاست مالی دولت انبساطی باشد.با این رویکرد میتوان تا حدی خلق نقدینگی را که به ارقام وحشتناکی رسیده است کنترل کرد.
یکی دیگر از سیاستهایی که به نظر میرسید دولت در سال 1400 به شکل چشمگیری به آن روی بیاورد انتشار اوراق مشارکت بود که برخلاف تصور صورت گرفته با اینکه شش ماه از شروع سال 1400میگذرد شاهد استفاده قابل توجه دولت از این ابزار نبودهایم هر چند به نظر میرسید در شرایط فعلی با توجه به کسری بودجه عظیمی که دولت با آن روبه رو است از این روش به شکل موثری استفاده کند. در حال حاضر به نظر میآید دولت راه چارهای جز انتشار اوراق، مولدسازی داراییهای خود و اجرای سیاست مالی انبساطی با استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه در پیش نداشته باشد.