چطور یک سهم را با کمک ترازنامه انتخاب کنیم؟
چطور یک سهم را با کمک ترازنامه انتخاب کنیم؟
تحلیل بنیادی یکی از روش های مورد استفاده برای سرمایه گذاران بازار سرمایه محسوب میشود تا با استفاده از این روش بتوانند شرکت ها را ارزشگذاری کنند و در نهایت تصمیم به خرید و یا فروش سهم بگیرند. از آنجاییکه یکی از گام های اصلی در تحلیل بنیادی، بررسی وضعیت مالی شرکتها و سودآوری آنها با استفاده از صورتهای مالی است بر آن شدیم تا به شناخت عوامل اساسی و مهم در بررسی وضعیت مالی و سودآوری شرکت ها بپردازیم.
اولین گام و یکی از مهمترین معیارهای سنجش وضعیت مالی و سوددهی شرکتها، ارزیابی صورتهای مالی آنها است که منعکس کننده اطلاعات مالی و شرایط دارائیها و بدهیهای شرکت خواهد بود. لذا برای ارزیابی وضعیت مالی شرکتها و موسسات تجاری، شناخت عناصر و اجزای تشکیلدهنده این صورتهای مالی ضروری است. در این مطلب به بررسی یکی از صورتهای مالی اساسی شرکتها که صورت وضعیت مالی یا ترازنامه خوانده میشود میپردازیم و اجزای اصلی آن را توضیح خواهیم داد.
ترازنامه چیست؟
ترازنامه جزو صورتهای مالی اساسی است که منعکس کننده اقلام دائمی واحد تجاری در پایان یک دوره زمانی مشخص است. در این گزارش خلاصهای از دارایی ها، بدهی ها و سرمایه و حقوق صاحبان سهام است که در پایان سال مالی شرکت و حتی بازه های میان مدت سه ماهه، شش ماهه و 9 ماهه ارائه میشود. در حقیقت ترازنامه بیان میکند یک شرکت چه میزان دارایی ( زمین، ساختمان، وجه نقد و ..) و چه میزان بدهی ( حسابهای پرداختنی و …) و سرمایه دارد.
از آنجا که ترازنامه وضعیت مالی شخصیت حقوقی شرکت را در زمانی مشخص را نشان میدهد، آن را صورت شرایط مالی یا صورت وضعیت مالی هم مینامند. این صورت مالی اطلاعلاتی درباره وضعیت مالی شرکت نمایش میدهد که دربردارنده اطلاعات مهمی از ساختار مالی و میزان نقدینگی و انعطافپذیری شرکت مورد نظر است.
ترازنامه شامل چه اطلاعاتی می شود؟
اجزای اصلی ترازنامه شامل:
- دارایی ها
- بدهی ها
- حقوق صاحبان سهام
است و فرمت کلی یک ترازنامه به این صورت است که در سمت راست داراییها و در سمت چپ بدهیها و حقوق صاحبان سهام درج می شود.
(در زیر ترازنامه سه ماهه منتهی به 31/03/1400 شرکت پتروشیمی زاگرس با نماد زاگرس برای مثال آورده شده است.)
با توجه به اجزای مذکور اساس ترازنامه شرکتها بر پایه معادله زیر قرار میگیرد که به آن معادله حسابداری میگویند:
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که در یک ترازنامه سمت راست ترازنامه با جمع سمت چپ آن برابر است. اگر به پایین ترازنامه دقت کنید متوجه می شوید که مجموع سمت راست و مجموع سمت چپ برابر است که در تصویر با کادرهای سبزرنگ مشخص است.
دارایی ها
دارایی در واقع به اموال یا منابع اقتصادی متعلق به یک شرکت گفته میشود. برای این که یک قلم بتواند دارایی محسوب شود باید ویژگیهای زیر را دارا باشد:
- منبع اقتصادی باشد یعنی برای واحد تجاری منافع آتی داشته باشد.
- در تسلط مالکانه واحد تجاری باشد.
- قابل تبدیل به پول باشد.
داراییها میتواند عینی و مشهود باشد مثل زمین، ساختمان، موجودی نقدی و موجودی کالا، یا به صورت حقوق مالی و امتیازات غیر قابل رویت، مثل سرقفلی. هچنین دارایی ممکن است ثابت یا جاری باشد.
انواع داراییهای موجود در ترازنامه به دو گروه کلی داراییهای غیرجاری (ثابت) و داراییهای جاری دستهبندی میشوند.
بدهیها
بطور کلی بدهیها تعهدات شرکت به بستانکارانش محسوب میشود. این دسته نیز در ترازنامه بطور کلی به ۲ گروه بدهی جاری و بدهی غیرجاری تقسیم می شوند. از جمله اقلام بدهی در ترازنامه شامل پیش دریافت ها، پرداختنی های تجاری، مالیات پرداختنی، تسهیلات مالی بلند مدت و غیره است.
حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام در یک شرکت، منافع صاحبان اصلی موسسه را نشان میدهد. در واقع باید گفت که داراییهای شرکت از دو طریق بدست میآید:
- آورده سهامداران( نقدی و غیر نقدی)
- ایجاد بدهی
بدهی را توضیح دادیم که چیست و این بخش مشخص کننده منابعی است که تحت تملک شرکت نیست بلکه تحت مدیریت آن می باشد (یعنی شرکت مالک آن نیست و به صورت موقت در دسترسش است تا با مدیریت آن بتواند درآمد شناسایی کند و به سودآوری برسد). بنابراین بدهی می بایست در آینده به طلبکاران شرکت پرداخت شود. اما آن بخش از داراییها که توسط صاحبان شرکت (سهامداران) تامین میشود در قالب حقوق صاحبان سهام طبقهبندی میگردد. مهمترین اجزای این بخش از ترازنامه سرمایه، سود و زیان سنواتی، اندوخته قانونی و سایر اندوختهها و صرف سهام است.
در ادامه به نحوه تحلیل شرکت با استفاده از هر کدام از اقلام ترازنامه میپردازیم.
گام اول – مجموع داراییها
اولین گام در تحلیل یک شرکت با استفاه از ترازنامه، توجه به مجموع دارایی های شرکت است. باید به این نکته توجه کنیم که آیا داراییهای امسال نسبت به سال گذشته بیشتر شده است؟ اگر پاسخ منفی است به دنبال علت آن باشید. آیا شرکت بخشی از داراییهای خود را به فروش رسانده است؟ یا بهاینعلت که قادر نبوده بخشی از حسابهای دریافتنی خود را وصول کند، آنها را جزو مطالبات سوخت شده قرار داده و از ترازنامه شرکت حذف کرده است؟
ترکیب دارایی شرکت نیز یکی از نکات بسیار مهم است که باید بدان توجه شود. نسبت دارایی جاری به کل دارایی ها و یا تعیین میزان سرمایه گذاری یک شرکت در دارایی های ثابت (غیرجاری) مانند زمین و ساختمان و دارایی جاری نکته ای است که در شناخت صنعت نیز به ما کمک میکند. هر چه صنعت به سمت فروش کالاهای مصرفی پیش برود نسبت دارایی جاری آنها به دلیل نگهداری بیشتر وجوه نقد جهت استفاده در تسویه حسابهای روزانه و موجودی کالا به دلیل برآورد نیاز مشتریان بیشتر است (مانند صنعت غذایی).
گام دوم – بدهیها
توجه به رشد بدهی ها در تحلیل ترازنامه ای بسیار اهمیت دارد. افزایش بدهی لزوما به معنی شکست شرکت در مدیریت نیست. بلکه نسبتهای ساختار سرمایه ای شرکت مانند بدهی بلند مدت به دارایی ها و نرخ بدهی شرکت با توجه به نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام نیز حائز اهمیت است. برای روشن شدن این مطلب مثال زیر را در نظر بگیرید.
شما 100 میلیون تومان سرمایه در ابتدای دوره دارید و در یک بازه یک ساله اقدام به سرمایه گذاری میکنید که در این پروژه سرمایه گذاری 30 درصد بازدهی کسب میکنید. در انتهای دوره شما 130 میلیون تومان دارید که تماما برداشت میکنید. حال فرض کنید علاوه بر سرمایه خودتان 100 میلیون تومان دیگر با نرخ 20 درصد نیز از بانک تسهیلات دریافت میکنید و در همان پروژه سرمایه گذاری میکنید. حال شما با 200 میلیون تومان در این پروژه سرمایه گذاری میکنید با فرض نرخ بازدهی 30 درصد در انتهای دوره 260 میلیون تومان برداشت میکنید که 100 میلیون تومان اصل تسهیلات به علاوه 20 میلیون تومان بهره آن را باید به بانک برگردانید.
بنابراین شما در انتهای دوره 140 میلیون تومان خواهید داشت به جای 130 میلیون تومان. در حالت اول شما تنها 30 درصد بازدهی حاصل از سرمایه گذاری داشتید اما در حالت دوم این نرخ به 40 درصد رسید و بنابراین در این حالت ثروت شما بیشتر شده است. این نکته در دنیای مالی با نام اهرم مالی شناخته میشود؛ به این معنی که با استفاده از بدهی میزان بازدهی از یک سرمایه گذاری بیشتر شود. به تبع ریسک سرمایه گذاری به تناسب افزایش در بازدهی نیز افزایش می یابد. بنابراین نمیتوان گفت همیشه دریافت وام نکته ای منفی برای یک شرکت به حساب می آید. در حالتی که نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام یک شرکت بیشتر از نرخ بهره بدهی های بلند مدت شرکت باشد افزایش بدهی به نفع شرکت خواهد بود. اما از آنجاییکه هر چه شرکت بدهی های خود را بیشتر کند به همان نسبت ریسک ورشکستگی آن نیز افزایش می یابد و تامین مالی با نرخ های بالاتر انجام میشود بنابراین این گزینه از تامین مالی نیز با محدودیت همراه است و نمیتوان آن را نامحدود تصور کرد.
در همین راستا مقاله زیر با حتما بخوانید: نسبت های اهرمی چیست؟
گام سوم – حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام نشاندهنده ثروت خالص شرکت است؛ یعنی آنچه بعد از پرداخت بدهیها از داراییها، برای سهامداران شرکت باقی میماند. برای تحلیل این بخش از ترازنامه باید به دنبال علت هر گونه کاهش یا افزایش در حقوق صاحبان سهام بگردید. هر گونه افزایشی در حقوق صاحبان سهام نیز الزاما به معنی عملکرد خوب عملیاتی شرکت نیست. عموما سود خالص شرکت در یک دوره و متعاقبا افزایش در سود انباشته آن است که منجر به افزایش حقوق صاحبان سهام میشود اما ممکن است در دوره ای شرکت افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی دارایی ها داشته باشد. پس نمیتوان گفت همیشه افزایش در این آیتم از ترازنامه به معنی عملکرد خوب شرکت بوده است و این روند ادامه دار خواهد بود.
همچنین کاهش در حقوق صاحبان سهام نیز همواره به معنای زیان شرکت نیست. شرکت ممکن است در دوره ای بخش زیادی از سود خود را در قالب سود تقسیمی بین سهامداران خود توزیع کند. بنابراین یافتن علت هر کدام از این تغییرات در ارزیابی شرکت بسیار حائز اهمیت است.
نکاتی که تا اینجای کار گفته شد به عنوان یک تصویر بزرگ از شرکت به ما میگوید که به طور کلی در شرکت چه اتفاقی افتاده. گام های بعدی این است که در هر کدام از این سه بخش ریز تر شویم و به نکاتی که در ادامه گفته میشود توجه شود.
دارایی و بدهیهای جاری و غیرجاری
اگر در ترازنامه دقیق تر بشویم متوجه میشویم که در دو سمت ترازنامه داراییها و بدهیها به دو بخش جاری و غیرجاری تقسیم می شوند. که جمع هر قسمت به صورت جداگانه در آخر هر سرفصل آورده شده است. به تصویر زیر دقت کنید. (مجموع هر سرفصل در کادرهای زرد رنگ آورده شده است.)
داراییها و بدهیهای جاری
داراییهای جاری به آن بخش از دارایی ها گفته می شود که در کمتر از یک سال می توانند به پول نقد تبدیل شوند. مانند سرمایه گذاریهای کوتاه مدت، پول نقد در بانک، کالاهای آماده فروش در انبار، چک هایی که شرکت از مشتریان گرفته است و زمان آن برای سال جاری است و غیره. در واقع به اصطلاح گفته می شود که دارایی های جاری نقدشوندگی بالایی دارند. همچنین بدهیهای جاری باید در کمتر از یکسال پرداخت بشوند. مانند سود سهامداران، چکهایی که برای خرید مواد اولیه شرکت داده است، مالیات و غیره.
دارایی و بدهیهای غیر جاری
داراییهای غیرجاری یا بلند مدت به داراییهایی اطلاق میشود که برای نقد کردن انها به زمان بیشتری نیاز است. مانند سرمایهگذاریهای بلند مدت، داراییهای ثابت (مانند زمین و تجهیزات) و داراییهای نامشهود (مانند حق امتیازها) و غیره. همانطور که مشخص است این دسته از دارایی ها نقدشوندگی پایینی دارند. بدهیهای غیر جاری هم تعهداتی است که شرکت دارد اما سر رسید پرداخت آنها برای سالهای بعد است و شرکت فعلا لازم نیست آنها را تسویه کند. مانند پرداختنیهای بلند مدت، پاداش آخر خدمت کارکنان و غیره.
اهمیت سرمایه در گردش
تقسیم بندی دارایی ها به جاری و غیر جاری ما را در درک سرمایه در گردش کمک میکند. در واقع سرمایه در گردش شرکت به مقدار خالص دارایی جاری شرکت گفته میشود که در جریان عملیات روزانه شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین به حاصل دارایی جاری منهای بدهی جاری شرکت سرمایه در گردش گفته می شود چرا که دارایی جاری و بدهی جاری هستند که ماهیت کوتاه مدت (زیر یک سال) دارند.
سرمایه در گردش معیاری برای میزان کارآمدی شرکت بهحساب میآید. ما با استفاده از آن میتوانیم توان شرکت برای پوشش بدهی های کوتاه مدت آن را بفهمیم. در صورتیکه این مقدار مثبت باشد به این معنی است که دارایی جاری شرکت بیشتر از بدهی جاری اش است و اگر منفی باشد عکس این مطلب صادق است که در آن صورت شرکت با ریسک مواجه است.
نسبت جاری و اهمیت آن
همچنین ما با محاسبه نسبت جاری هم که از تقسیم داراییهای جاری به بدهیهای جاری به دست میآید، میتوانیم توان شرکت برای پوشش بدهیهای کوتاهمدت آن را بفهمیم. نسبت جاری کمتر از یک، نشاندهنده سرمایه در گردش خالص منفی است و میزان بدهیهای جاری شرکت بیشتر از داراییهای آن است. این موضوع به اعتباردهندگان و سرمایهگذاران هشدار میدهد که شرکت مذکور، برای سرمایهگذاری چندان مناسب نیست چرا که شرکت با احتمال کمبود نقدینگی برای ادامه فعالیت مواجه است.
پایین بودن این نسبت میتواند دلایل زیادی داشته باشد؛ مثلاً کاهش فروش یا افزایش فروشهای اعتباری نسبت به نقدی میتواند نقد شوندگی شرکت را تهدید کند و توان آن را در پوشش بدهیها کاهش دهد. یکی از مزیتهای عمده بررسی این مفهوم، پیشبینی بحرانهای مالی است. حتی شرکتی که دارایی ثابت زیادی دارد، اگر نتواند بهموقع بدهیهای خود را بپردازد و از نقدینگی خود بهره ببرد، بهزودی ورشکست خواهد شد.
با اینکه نسبت جاری کوچکتر از یک نشان دهنده ریسک نسبتا بالای شرکت است اما دقت شود که نسبت جاری بسیار بزگتر از یک نیز چندان مطلوب نیست. دارایی های جاری جزء کم بازده ترین دارایی ها هستند و وجود نسبت جاری بالا (در ایران عموما نسبت بالای 1.5) نشان دهنده نگهداری حجم زیادی از این دسته از دارایی ها است. برای شرکتهایی که نسبت جاری بالایی دارند باید این مورد بررسی شود که به چه علت شرکت اقدام به نگهداری آن میکند.
علت آن میتواند این باشد که اساسا یک شرکت به دلیل ماهیت کسب و کارش میبایست مقدار زیادی موجودی کالا نگهداری کند تا بتواند تقاضای مشتریان را پاسخ دهد اما علت آن نیز ممکن است به سبب این باشد که شرکت با مشکل در فروش مواجه است یا اینکه اساسا شرکت ریسک گریزی زیادی دارد که این امر نیز باعث میشود که نتواند بازدهی خوبی برای سهامداران ایجاد کند. در هر صورت باید به دنبال علت نسبت جاری بسیار پایین یا بسیار بالا بود.
این مقاله را حتما بخوانید: نسبت های نقدینگی در صورت های مالی
داراییهای مالی
اخیراً برخی از شرکتها بهخصوص بانکها و شرکتهای مالی، در داراییهای مالی نظیر سهام شرکتها سرمایهگذاری کردهاند. بررسی کنید که آیا این داراییهای مالی از کیفیت مناسبی برخوردارند و ریسک و بازده این داراییها چقدر است؟
موجودی کالا
آیا موجودی کالای شرکت در انبارهای آن نسبت به سال قبل افزایش داشته است؟ اگر فروش نسبت به سال قبل تغییری نداشته باشد، اما موجودی کالای انبارها بیشتر شده باشد، این نشانه خوبی نیست و احتمالاً مشکلی در فرآیند فروش یا تولید محصول وجود داشته است.
سود انباشته
همانطور که دیدیم در بخش حقوق صاحبان سهام بندی وجود دارد به نام سود انباشته که از اهمیت زیادی در بین تحلیلگران بنیادی برخوردار است. سود انباشته بخشی از سود خالص شرکتها است که مثل سود نقدی در بین سهامداران توزیع نشده است بلکه برای سرمایه گذاری مجدد در خود شرکت ذخیره میشود.
از سود انباشته برای افزایش سرمایه، خرید تجهیزات، سرمایهگذاری و طرحهای توسعه شرکت استفاده میشود. برخی مواقع هم ممکن است در سالهای بعد این سود را بین سهامداران تقسیم کنند.
سود انباشته را تقسیم بر تعداد کل سهام شرکت کنید تا سود انباشته به ازای هر سهم را بدست آورید.
نکته بسیار مهمی که هر تحلیلگر بنیادی برای خواندن ترازنامه در بورس باید بداند این است که تمامی ارقام ذکر شده در ترازنامه به میلیون ریال است و باید ۶ تا صفر جلوی اعداد قرار دهید. به عنوان مثال سرمایه ثبت شده زاگرس در سربرگ صورتهای مالی آن 2400000 میلیون ریال نوشته شده است که یعنی 240 میلیارد تومان است.
سخن آخر
خواندن ترازنامه یا صورت وضعیت مالی در بورس چه کمکی به سرمایهگذاران خواهد کرد؟ در تحلیل بنیادی جهت بررسی عملکرد یک شرکت و پیشبینی وضعیت آینده آن نیاز است تا عوامل متعددی را در نظر بگیریم. سرمایهگذاران و معاملهگران نیاز دارند تا قبل از انتخاب سهام و اقدام به سرمایهگذاری، اطلاعات کافی را درباره شرکت مورد نظر خودشان بدست اورند. یکی از راههایی که به افراد کمک میکند تا اطلاعات مورد نیاز را دریافت کنند، صورتهای مالی آن شرکت است.
صورتهای مالی نشان میدهد که تجارت اصلی یک شرکت چیست و چه فعالیتهایی انجام میدهد. عملکرد گذشته آن چگونه بوده است و چه آیندهای برای آن شرکت قابل پیشبینی است. یکی از اصلیترین قسمتهای صورتهای مالی شرکتها، ترازنامه است که در این مقاله به ان پرداختیم.
تحلیلگران بنیادی در یک ترازنامه به موارد مختلفی توجه دارند. یکی از آنها جمع حقوق صاحبان سهام است که میتوان آن را با ارزش بازاری شرکت مقایسه کرد و از این منظر سهمهای مختلف را باهم مورد قیاس قرار داد.
2 دیدگاه برای این مطلب
خیلی جامع بود و خوب بیان شده بود. مرسی . خدا خیرتون بده❤️🌹
خوشحالیم که مطالب کاریزما برای شما مفید واقع شدن