اقتصاد چیست؟ تعریف اقتصاد و آموزش صفر تا صد آن
اقتصاد چیست؟ تعریف اقتصاد و آموزش صفر تا صد آن
سوال اقتصاد چیست؟ یکی از سوالهای مهم و تکرار شونده در اغلب افرادی است که تمایل به پیشرفت مالی و افزایش دانش خود در این زمینه دارند. اقتصاد علمی است که به تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات میپردازد. آموزش اقتصاد به ما کمک میکند تا درک کنیم که چگونه منابع محدود را میتوان به بهترین شکل به کار گرفت تا نیازهای نامحدود انسانها را برآورده کرد.
اقتصاد در زندگی روزمره ما از جمله انتخابهایی که در مورد خرید، سرمایهگذاری و کار انجام میدهیم، نقشی اساسی دارد. همچنین سیاستهای اقتصادی که توسط دولتها اجرا میشود، بر زندگی همه ما تأثیر میگذارد. به همین دلیل، در این مقاله از کاریزما لرنینگ، ضمن پاسخ به سوال اقتصاد چیست و تعریف اقتصاد به زبان ساده، به بررسی کامل ابعاد علم اقتصاد میپردازیم.
علم اقتصاد چیست؟
اقتصاد، به عنوان شاخهای از علوم اجتماعی، عمری نزدیک به دو قرن دارد. واژه اقتصاد برگرفته از کلمه یونانی «ایکونومیا» است که از دو بخش «ایکو» به معنای «اموال» و «نومو» به معنای «مدیریت» تشکیل شده است.
تاکنون تعاریف متعددی از اقتصاد ارائه شده است. فرهنگ لغت آکسفورد، اقتصاد را به عنوان ارتباط بین تولید، تجارت، عرضه پول و شبکهای از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مصرفکنندگان تعریف میکند. این تعریف بر جنبههای عملی و ساختاری اقتصاد تأکید دارد.
همچنین آلفرد مارشال، یکی از تأثیرگذارترین اقتصاددانان تاریخ، به جنبه انسانی اقتصاد توجه ویژهای داشته است. او معتقد است که اقتصاد در واقع مطالعه رفتار انسان در زمینه تأمین نیازهای مادی است. به عبارت دیگر، اقتصاد به ما کمک میکند تا درک کنیم که افراد چگونه تصمیم میگیرند که چه چیزی تولید کنند، چه چیزی مصرف کنند و چگونه منابع را بین فعالیتهای مختلف تخصیص دهند.
در مجموع، اقتصاد علمی است که به ما کمک میکند تا دنیای اطراف خود را بهتر درک کنیم و تصمیمات اقتصادی بهتری بگیریم. این علم به ما نشان میدهد که چگونه عوامل مختلفی مانند فناوری، سیاست، فرهنگ و منابع طبیعی بر اقتصاد یک کشور تأثیر میگذارند.
عوامل موثر بر علم اقتصاد
علم اقتصاد بر چهار عامل تمرکز دارد:
- زمین: شامل تمام منابع طبیعی مانند آب، معادن و غیره
- سرمایه: شامل ابزار و تجهیزاتی که برای تولید کالا و خدمات استفاده میشوند.
- نیروی کار: شامل تمام افراد فعال در فرآیند تولید.
- کسبوکار: شامل سازمانها و شرکتهایی که به تولید و ارائه خدمات میپردازند.
از آنجایی که این چهار عامل، محرک فعالیتهای اقتصادی در سراسر دنیا هستند، اقتصاد نیز هر یک از آنها را به صورت مجزا مورد بررسی و مطالعه قرار میدهد.
هدف علم اقتصاد چیست؟
دانش اقتصاد به دنبال یافتن تعادل در تخصیص منابع است. این علم به ما کمک میکند تا تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات را به نحوی بهینه انجام دهیم. اقتصاد به ما میآموزد که چگونه از منابع خود به طور صحیح استفاده کنیم. نتیجه این استفاده صحیح، افزایش سود و رسیدن به نتیجه مطلوبتر است. تمرکز اصلی اقتصاد بر اعمال انسانها است. این علم فرض میکند که انسانها با اتکا به منطق، در جستوجوی حداکثر سود یا مطلوبیت هستند.
مطالعات کار و تجارت، پایههای اصلی مفهوم اقتصاد را تشکیل میدهند. تنوع روشهای کار و کسب منابع، وظیفهای مهم را به عهده علم اقتصاد میگذارد. این وظیفه مهم، انتخاب بهترین روشها برای دستیابی به بهترین نتایج است.
امروزه اقتصاد نقشی مهم در زندگی روزمره انسانها دارد. درک اصول اقتصادی به ما کمک میکند تا تصمیمات بهتر و منطقیتر در مورد منابع محدود خود بگیریم. همچنین، این علم به ما در درک بهتر مسائل اقتصادی جامعه و جهان کمک میکند.
تاریخچه اقتصاد چیست؟
تا اواسط قرن هجدهم، علم اقتصاد در مراحل ابتدایی خود قرار داشت و ترکیبی از مباحث سیاسی، اخلاقی، فلسفه و منطق به حساب میآمد. فلسفهدانان یونانی مانند ارسطو و افلاطون معتقد بودند که علم اقتصاد هنر مدیریت خانواده است و میتوان از آن برای مدیریت امور اقتصادی در سطوح بالاتر نیز استفاده کرد.
هزیود، شاعر و کشاورز یونانی در قرن هشتم قبل از میلاد، از جمله اولین متفکران اقتصادی در جهان بود. او در تعریف اقتصاد، بر لزوم اختصاص زمان مشخص برای غلبه بر کمبود کار و محصولات تأکید میکرد.
در قرن هجدهم، آدام اسمیت، فیلسوف و اقتصاددان اسکاتلندی، کتاب «تحقیقی در مورد ماهیت و علل ثروت ملل» را منتشر کرد. این کتاب به عنوان نقطه عطفی در تاریخ علم اقتصاد شناخته میشود و آغازگر عصر جدیدی در این علم بود.
چالش اساسی اقتصاد، تضاد میان خواستههای نامحدود انسان و منابع محدود دنیاست. به همین دلیل، مفاهیم بهرهوری از نظر اقتصاددانان بسیار حائز اهمیت هستند. آنها استدلال میکنند که افزایش بهرهوری و استفاده کارآمدتر از منابع میتواند منجر به ارتقای سطح زندگی شود.
بسیاری از مفسران بر این باورند که کارلایل در واقع پیشبینیهای غمانگیز توماس رابرت مالتوس را توصیف میکرد. مالتوس معتقد بود که رشد جمعیت همیشه از عرضه غذا پیشی خواهد گرفت.
امروزه، در پاسخ به سوال اقتصاد چیست؟ میگوییم علم اقتصاد رشتهای علمی و تخصصی است که به بررسی مسائل مختلفی مانند تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات، رشد اقتصادی، تورم، بیکاری و تجارت بینالملل میپردازد.
آشنایی با مفاهیم اقتصادی
مفاهیم اقتصادی به زبان ساده، قوانین و اصطلاحاتی هستند که رفتارهای اقتصادی افراد، کسبوکارها و دولتها را توصیف میکنند. این مفاهیم به ما کمک میکنند تا تصمیمات مالی بهتری بگیریم و اتفاقات اقتصادی اطرافمان را بهتر درک کنیم. در ادامه به برخی از مهمترین اصطلاحات اقتصادی اشاره میکنیم:
- عرضه و تقاضا: اصول بنیادی اقتصاد که نحوه تعیین قیمتها و مقدار کالاها و خدمات در بازار را توضیح میدهند. عرضه به مقدار کالایی که تولیدکنندگان آمادهاند بفروشند و تقاضا به مقدار کالایی که مصرفکنندگان آمادهاند بخرند اشاره دارد.
- هزینه فرصت: هزینه فرصت به ارزش بهترین گزینهای اشاره دارد که در هنگام انتخاب یک گزینه دیگر از دست میدهید. این مفهوم در تصمیمگیریهای اقتصادی اهمیت زیادی دارد.
- مزیت نسبی: نظریهای که بیان میکند یک کشور یا فرد میتواند در تولید یک کالا یا خدمت نسبت به دیگری کارآمدتر باشد، حتی اگر در تولید همه کالاها از دیگری بهتر باشد. این اصل پایهگذار تجارت بینالملل است.
- نرخ رشد اقتصادی: درصد افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور در یک دوره مشخص. این شاخص نشاندهنده سلامت اقتصادی و پیشرفت کشور است.
- مالیات: درآمدی که دولت از افراد و شرکتها دریافت میکند تا هزینههای عمومی را تأمین کند. نوع و نرخ مالیاتها میتواند تأثیر زیادی بر رفتار اقتصادی افراد و شرکتها داشته باشد.
- تعادل بازار: وضعیتی که در آن مقدار عرضه برابر با مقدار تقاضا است و هیچ نیرویی برای تغییر قیمتها وجود ندارد.
شاخص های اقتصاد چیست؟
شاخصهای اقتصادی ابزارهایی هستند که برای سنجش عملکرد اقتصاد یک کشور به کار میروند. این شاخصها اطلاعات مفیدی در مورد مواردی مانند رشد اقتصادی، نرخ بیکاری، تورم و سطح قیمتها ارائه میدهند.
این شاخصها میتوانند به پیشبینی شرایط اقتصادی آینده کمک کنند و اهمیت زیادی برای سرمایهگذاران، کسبوکارها و دولتها دارند. شاخص های اقتصادی به طور دورهای توسط سازمانهای دولتی یا سازمانهای خصوصی منتشر میشوند.
انتشار این شاخصها معمولاً تأثیر قابلتوجهی بر بازارهای مالی، اشتغال و بازارهای بینالمللی دارد. گاهی این گزارشها میتوانند نشانگر تغییرات شرایط اقتصادی برای سرمایهگذاران باشند. برخی از مهمترین شاخص های اقتصادی به صورت زیر تقسیمبندی میشوند:
شاخصهای کلان اقتصادی
شاخصهای کلان اقتصادی به مجموعهای از اعداد و نسبتها گفته میشود که وضعیت کلی اقتصاد یک کشور را نشان میدهند. این شاخصها به دولتها، کسب و کارها و افراد کمک میکنند تا تصمیمات آگاهانهتر در مورد اقتصاد بگیرند.
-
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی (GDP) معیاری شناختهشده برای سنجش عملکرد اقتصاد یک کشور است. این شاخص ارزش کل بازار تمام محصولات و خدمات نهایی تولید شده در یک کشور در یک سال معین را محاسبه میکند. به عبارت دیگر، GDP نشان میدهد که در یک سال مشخص، یک کشور چه میزان کالا و خدمات تولید و به فروش رسانده است. این شاخص به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی در نظر گرفته میشود.
نکته مهم در مورد این شاخص، این است که به عنوان یک متغیر گذشتهنگر شناخته میشود. به عبارت دیگر، GDP میتواند یک روند اقتصادی را در گذشته تایید کند اما نمیتواند آن را در آینده پیشبینی کند. با این حال، تولید ناخالص داخلی، ابزار مفیدی برای ارزیابی عملکرد اقتصاد یک کشور در طول زمان است. همچنین این شاخص میتواند به عنوان یک شاخص برای پیشبینی رشد اقتصادی در آینده مورد استفاده قرار گیرد.
-
نرخ بیکاری
نرخ بیکاری درصدی از نیروی کار یک جامعه است که شغل ندارند. به عبارت دیگر، نرخ بیکاری نشان میدهد که چه تعداد از افراد در سن کار حاضر به کار هستند، اما شغلی برای انجام دادن پیدا نمیکنند.
-
نرخ تورم
نرخ تورم به معنای افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک دوره زمانی معین است. به عبارت دیگر، نرخ تورم نشان میدهد که قیمتها در یک دوره زمانی مشخص (مثلا یک سال) چقدر افزایش یافتهاند.
-
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) معیاری برای اندازهگیری تغییر در میانگین قیمت کالا و خدمات مصرفی یک خانوار متوسط در یک دوره زمانی مشخص (معمولاً یک سال) است. به عبارت دیگر، CPI نشان میدهد که قدرت خرید پول در طول زمان چگونه تغییر کرده است.
برای محاسبه CPI، قیمت یک سبد از کالاها و خدمات که به طور معمول توسط خانوارها خریداری میشوند، در دو دوره زمانی مختلف با هم مقایسه میشود. این سبد شامل اقلام مختلفی مانند مواد غذایی، مسکن، پوشاک، حمل و نقل، مراقبتهای بهداشتی و تفریح و سرگرمی است.
شاخصهای بخشهای مختلف اقتصاد چیست؟
این شاخصها نشاندهنده وضعیت یک بخش خاص از اقتصاد یک کشور هستند و شامل موارد زیر میشوند:
-
شاخص تولید صنعتی
شاخص تولید صنعتی (Industrial Production Index) که به اختصار IPI نامیده میشود، معیاری برای اندازهگیری تغییرات در حجم تولید بخش صنعت در یک دوره زمانی مشخص است. به عبارت دیگر، IPI نشان میدهد که میزان تولید کارخانجات، معادن و شرکتهای خدماتی در طول زمان چگونه تغییر کرده است.
-
شاخص فروش خردهفروشی
شاخص فروش خردهفروشی (Retail Sales Index) یا همان RSI، معیاری برای اندازهگیری تغییرات در ارزش کل فروش کالاها و خدمات توسط خردهفروشان در یک دوره زمانی مشخص است. این شاخص نشان میدهد که میزان خرید مردم از فروشگاهها در طول زمان چگونه تغییر کرده است.
-
شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)
شاخص قیمت تولیدکننده (Producer Price Index) که به اختصار PPI نامیده میشود، معیاری برای اندازهگیری تغییرات در قیمت کالاها و خدماتی است که بنگاهها به ازای تولید آنها دریافت میکنند. به عبارت دیگر، PPI نشان میدهد که هزینه تولید برای بنگاهها در طول زمان چگونه تغییر کرده است. این شاخص از طریق جمعآوری دادهها از قیمت کالاها و خدمات تولید شده توسط بنگاههای مختلف و محاسبه میانگین آنها محاسبه میشود.
شاخصهای مرتبط با بازارهای مالی
یکی از مهمترین شاخصهای مرتبط با بازارهای مالی در ایران، شاخص بورس یا ایندکس (Index) است که معیاری برای سنجش عملکرد کلی بازار بورس شناخته میشود. این شاخص با استفاده از فرمولهای مختلف، تغییرات قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس را به صورت میانگین نشان میدهد.
انواع شاخصهای بورس
- شاخص کل: این شاخص، پرکاربردترین شاخص بورس و بیانگر میانگین وزنی قیمت و سود نقدی تمام سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است.
- شاخص کل هموزن: در این شاخص، به جای وزن هر شرکت در شاخص کل، از وزن یکسان برای تمام شرکتها استفاده میشود.
- شاخص قیمت: این شاخص فقط تغییرات قیمت سهام را بدون در نظر گرفتن سود نقدی، نشان میدهد.
- شاخص بازده نقدی: این شاخص تنها سود نقدی پرداختی توسط شرکتها را نشان میدهد.
- شاخص صنعت: این شاخص عملکرد یک صنعت خاص را در بورس نشان میدهد.
- شاخص 50 شرکت فعالتر: این شاخص 50 شرکت فعالتر در بورس را بر اساس ارزش معاملات و تعداد سهام معامله شده، رتبهبندی میکند.
شاخصهای مرتبط با رفاه اجتماعی
شاخصهای مرتبط با رفاه اجتماعی معیارهایی هستند که برای سنجش وضعیت رفاه یک جامعه به کار میروند. این شاخصها ابعاد مختلف رفاه اجتماعی مانند سلامت، آموزش، درآمد، امنیت و آزادی را شامل میشوند.
-
شاخص توسعه انسانی (HDI)
شاخص توسعه انسانی (HDI) که مخفف عبارت Human Development Index است، آماری مرکب از امید به زندگی، تحصیلات (میانگین سالهای تحصیل تکمیل شده و سالهای مورد انتظار تحصیل در هنگام ورود به سیستم آموزشی) و شاخصهای درآمد سرانه که برای رتبهبندی کشورها در چهار سطح توسعه انسانی استفاده میشود. زمانی که طول عمر بالاتر، سطح تحصیلات بالاتر و درآمد ناخالص ملی بالاتر باشد، یک کشور دارای سطح بالاتری از HDI است.
شاخص توسعه انسانی توسط محبوب الحق اقتصاددان پاکستانی و آمارتیا سن اقتصاددانی هندی ابداع و برای اولین بار در سال 1990 توسط برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) منتشر شد. هدف از HDI اندازهگیری سطح توسعه انسانی در یک کشور است. HDI به عنوان ابزاری برای مقایسه پیشرفت کشورها در طول زمان و همچنین برای مقایسه سطوح توسعه بین کشورها استفاده میشود.
-
شاخص فقر
شاخص فقر، معیاری برای اندازهگیری ابعاد مختلف فقر در یک جامعه است. این شاخص به جای تمرکز صرف بر درآمد، به بررسی محرومیت در زمینههای مختلف زندگی مانند سلامتی، آموزش، سطح زندگی و توانمندسازی میپردازد.
انواع اقتصاد چیست؟
علم اقتصاد را میتوان بر اساس معیارهای مختلف، به انواع مختلفی تقسیم کرد. در ادامه به بررسی جامع انواع اقتصاد میپردازیم:
۱- تقسیمبندی اقتصاد بر اساس نظام اقتصادی
اقتصاد را میتوان بر اساس نظام اقتصادی به صورت زیر دستهبندی کرد:
-
اقتصاد سنتی
در این نظام، تخصیص منابع بر اساس سنن و عادات جامعه انجام میشود. اقتصاد سنتی برای تصمیمگیریهای اقتصادی به آداب و رسوم، باورها، فرهنگ و سنتهای دیگر متکی است. در سیستم اقتصادی سنتی، تولید کالا و خدمات محوریت اصلی را دارد. آداب و رسوم و سنتها نقش مهمی در نحوه تولید و توزیع کالاها و خدمات در این سیستم ایفا میکنند.
تقسیم کار در اقتصاد سنتی وجود ندارد. افراد معمولاً کارهای مختلفی را انجام میدهند و تخصص خاصی ندارند. همچنین به دلیل سخت بودن فرآیند تولید، حجم تولید در این سیستم پایین است و تولید مازاد وجود ندارد.
-
اقتصاد دستوری
اقتصاد دستوری، که به اقتصاد برنامهریزیشده نیز شناخته میشود، سیستمی اقتصادی است که در آن دولت نقش محوری در تخصیص منابع، برنامهریزی و کنترل فعالیتهای اقتصادی ایفا میکند. در اقتصاد دستوری، دولت قیمت کالاها و خدمات را تعیین میکند و بر فرآیند تولید نظارت دارد. در حالی که در اقتصاد آزاد، رقابت بین تولیدکنندگان باعث میشود که هر کدام به فکر تولید کالایی با کیفیتتر و مفیدتر باشند.
-
اقتصاد بازار
اقتصاد بازار، سیستمی اقتصادی است که در آن قیمت کالاها و خدمات توسط نیروهای عرضه و تقاضا تعیین میشود. به عبارت دیگر، این مصرفکنندگان و تولیدکنندگان هستند که در مورد قیمت و میزان تولید کالاها و خدمات تصمیم میگیرند. در این سیستم، دولت نقش مداخلهجویانه ندارد و تنها در شرایط خاص به عنوان ناظر حضور مییابد.
قیمت یکی از مهمترین مولفههای اقتصاد است که اطلاعات را به بازیگران اقتصادی منتقل میکند. نحوه تعیین قیمت و سازوکار بازارها همواره مورد توجه تصمیمگیران کشورها بوده است. تغییر در این سازوکار میتواند مسیر اقتصاد یک کشور را بهطور کامل تغییر دهد.
-
اقتصاد مختلط
در این نظام، نقش دولت و بازار در تخصیص منابع ترکیبی است. اقتصاد مختلط، سیستمی اقتصادی است که ترکیبی از اصول اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد سوسیالیستی است. در این سیستم، مالکیت خصوصی بر داراییها به رسمیت شناخته میشود، آزادی در استفاده از سرمایه وجود دارد و دولت در تصمیمگیری اقتصادی در برخی از بخشهای اقتصاد مانند بهداشت و آموزش دخالت دارد.
۲- تقسیمبندی اقتصاد بر اساس سطح توسعه
علم اقتصاد بر اساس سطح توسعه به دستههای زیر تقسیم میشود:
-
اقتصاد توسعه یافته
اقتصاد توسعه یافته به اقتصادی گفته میشود که به سطح بالایی از رفاه، ثروت و کیفیت زندگی برای شهروندان خود دست یافته باشد. این امر معمولا با شاخصهایی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) سرانه بالا، امید به زندگی بالا، نرخ سواد بالا، سطح پایین جرم و جنایت و زیرساختهای توسعه یافته نشان داده میشود.
-
اقتصاد در حال توسعه
اقتصاد در حال توسعه، در حال گذار از یک اقتصاد سنتی به یک اقتصاد مدرن است. این کشورها معمولا سطح پایینتری از رفاه، ثروت و کیفیت زندگی نسبت به کشورهای توسعه یافته دارند.
-
اقتصاد کم توسعه یافته
اقتصاد کم توسعه یافته، در مراحل ابتدایی توسعه قرار دارد و سطح پایین رفاه، ثروت و کیفیت زندگی را برای شهروندان خود فراهم میکند. این کشورها معمولا شاخصهای ضعیفی در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) سرانه پایین، امید به زندگی پایین، نرخ سواد پایین، سطح بالای جرم و جنایت و زیرساختهای ضعیف دارند.
۳- تقسیمبندی اقتصاد بر اساس جغرافیا
جغرافیا نیز مانند دیگر عوامل تاثیر ستقیمی بر اقتصاد خواهد داشت. به همین دلیل معمولا آن را به صورت زیر در دستههای مختلف بررسی میکنند:
-
اقتصاد جهانی
اقتصاد جهانی به مجموعهای از فعالیتهای اقتصادی انسانها در سراسر جهان گفته میشود. این فعالیتها شامل تولید، مصرف، مدیریت اقتصادی، کار، مبادله ارزشهای مالی و تجارت کالا و خدمات است.
-
اقتصاد منطقهای
اقتصاد منطقهای، شاخهای از علم اقتصاد است که به بررسی جنبههای اقتصادی مناطق مختلف میپردازد. این مناطق میتوانند کوچک (مانند یک شهر) یا بزرگ (مانند یک قاره) باشند.
-
اقتصاد ملی
اقتصاد ملی، مجموعهای از فعالیتهای اقتصادی انسانها در یک کشور است که میتواند شامل تولید، مصرف، مدیریت اقتصادی، کار، مبادله ارزشهای مالی و تجارت کالا و خدمات باشد.
۴- تقسیمبندی اقتصاد بر اساس موضوع
دانش اقتصاد به دو دسته اقتصاد خرید و کلان تقسیم میشود. در ادامه به آموزش اقتصاد خرد و کلان میپردازیم:
-
اقتصاد خرد چیست؟
اقتصاد خرد، شاخهای از علم اقتصاد است که به بررسی رفتار افراد و خانوارها در انتخاب و مصرف کالاها و خدمات میپردازد. هدف اصلی اقتصاد خرد، پاسخ به این سوال است: افراد چگونه منابع محدود خود را به بهترین شکل ممکن تخصیص دهند تا به حداکثر مطلوبیت برسند؟
مطلوبیت، میزان رضایت و سودمندی است که انسان از مصرف کالاها و خدمات بدست میآورد. افراد با توجه به سلیقه و نیازهای خود، ترکیبی از کالاها و خدمات را انتخاب میکنند که بیشترین مطلوبیت را برای آنها به ایجاد کند.
اقتصاد خرد همچنین به بررسی رفتار بنگاهها در بازار میپردازد. بنگاهها به دنبال حداکثر سود هستند و برای رسیدن به این هدف، باید منابع محدود خود را به طور کارآمد تخصیص دهند. دو سوال اصلی در اقتصاد خرد عبارتند از:
- یک فرد چگونه امکانات محدود خود را بین کالاها و خدمات مختلف تخصیص دهد تا به حداکثر مطلوبیت برسد؟
- یک بنگاه چگونه امکانات محدود خود را صرف استخدام عوامل تولید نماید تا به حداکثر سود برسد؟
اقتصاد خرد به ما کمک میکند تا انتخابهای مصرفی خود را به طور بهتر انجام دهیم، درک بهتری از نحوه عملکرد بازارها داشته باشیم و به دنبال راهحلهایی برای مشکلات اقتصادی مانند فقر و بیکاری باشیم.
-
اقتصاد کلان چیست؟
اقتصاد کلان، در تقابل با اقتصاد خرد، به بررسی مفاهیم و شاخصها در سطحی وسیعتر و ملی میپردازد. در واقع، پیدایش مکاتب فکری در حوزه اقتصاد، از دل همین اقتصاد کلان بوده است. مهار تورم، ایجاد اشتغال، تعادل در تراز پرداختها و در نهایت، دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، اهداف اصلی اقتصاد کلان هستند.
در این حوزه، رشد اقتصادی در سطحی کلان، مورد بررسی قرار میگیرد. متغیرهایی مانند تورم، سطح قیمتها، درآمد ملی و تولید ناخالص داخلی، از مفاهیم کلیدی در اقتصاد کلان هستند.
کارشناسان اقتصاد کلان، ابتدا به بررسی شاخصها و متغیرهای ذکر شده میپردازند. سپس، تاثیر بخشهای مختلف اقتصاد بر یکدیگر و عملکرد کل اقتصاد را مورد مطالعه قرار میدهند. در نهایت، با بررسی این عوامل، مدلهایی برای مصرف، مهار تورم، سرمایهگذاری، تجارت، تولید و رشد داخلی ارائه میکنند.
توجه داشته باشید که با وجود انواع اقتصاد در دنیا، هیچ نوع از آن کاملا بینقص نیست و هر نوعی از اقتصاد دارای مزایا و معایب است. انتخاب اقتصاد مناسب برای یک کشور به عوامل مختلفی مانند سطح توسعه، فرهنگ و تاریخ آن کشور بستگی دارد. برای انتخاب بهترین نوع اقتصاد برای یک کشور باید تمام جوانب مورد توجه قرار گیرد.
انواع سیاستهای اقتصاد چیست؟
سیاستهای اقتصادی به مجموعه اقدامات و تدابیر دولت در جهت هدایت و کنترل اقتصاد اطلاق میشود. این سیاستها با هدف ایجاد ثبات اقتصادی، رشد اقتصادی، توزیع عادلانه ثروت و ارتقای سطح رفاه عمومی اجرا میشوند. انواع مختلفی از سیاستهای اقتصادی وجود دارد که میتوان آنها را به دستههای کلی زیر تقسیم کرد:
۱- سیاستهای پولی
سیاست پولی مجموعهای از اقدامات و تدابیر بانک مرکزی برای کنترل عرضه پول و نرخ بهره در یک کشور است. هدف از سیاست پولی ایجاد ثبات اقتصادی، رشد اقتصادی و کنترل تورم است.
- سیاست انبساطی: سیاست انبساطی مجموعهای از اقدامات اقتصادی است که توسط دولت یا بانک مرکزی برای تحریک تقاضا و رشد اقتصادی در زمان رکود یا کندی اقتصادی اجرا میشود.
- سیاست انقباضی: سیاست انقباضی برخلاف سیاست انبساطی برای کاهش تقاضا و کنترل تورم در زمان رونق اقتصادی اجرا میشود.
۲- سیاستهای مالی
سیاست مالی به مجموعهای از اقدامات دولت در زمینه درآمدها و هزینهها، اعم از مالیات و … گفته میشود. این سیاستها در قالب بودجه سالانه دولت تدوین و اجرا میشوند. یکی از مهمترین نتایج سیاست مالی، افزایش اشتغال و درآمد است. این موضوع از طریق تحریک تقاضا، حمایت از تولید و ایجاد فرصتهای شغلی جدید حاصل میشود
- سیاست انبساطی: به سیاستهایی که باعث افزایش فعالیتهای اقتصادی خواهند شد، سیاستهای مالی انبساطی گفته میشوند. هدف دولت برای بهکار گیری این نوع سیاست مالی، افزایش پول در گردش و افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات در جامعه است. یکی از ابزارهای این سیاست، کاهش مالیات و افزایش هزینههای دولت است.
- سیاست انقباضی: سیاستهای مالی انقباضی مجموعهای از اقدامات دولت برای کنترل تورم و کاهش تقاضای کل در زمان رونق اقتصادی است. این سیاستها با کاهش هزینهها و افزایش مالیاتها، فزونی بودجه دولت را به دنبال دارند. به همین دلیل، این سیاست با هدف کاهش مخارج دولت و کنترل کسری بودجه انجام میشود.
۳- سیاستهای تجاری
سیاستهای تجاری به مجموعهای از قوانین، مقررات و اقداماتی گفته میشود که دولتها برای تنظیم تجارت بینالمللی به کار میبرند. این سیاستها بر موارد مختلفی مانند صادرات، واردات، سرمایهگذاری خارجی و ارز تاثیر میگذارند.
- سیاست آزاد تجاری: سیاست آزاد تجاری مجموعهای از سیاستها و قوانین است که به منظور افزایش تجارت بینالمللی و کاهش موانع تجاری مانند تعرفه و سهمیه وضع میشود.
- سیاست حمایتگرایی: مجموعهای از سیاستها و قوانین است که برای حمایت از صنایع داخلی در برابر رقابت خارجی وضع میشود.
۴- سیاستهای صنعتی
سیاستهای صنعتی شامل مجموعهای از اقدامات دولت برای هدایت و حمایت از بخش صنعت یک کشور میشود.
- سیاستهای مداخلهگرایانه: مجموعهای از اقدامات دولت برای دخالت در فعالیتهای اقتصادی و بازار است. این سیاستها با هدف کنترل قیمتها، تخصیص منابع و تأمین عدالت اجتماعی اجرا میشود.
- سیاستهای laissez-faire: سیاستهای laissez-faire مجموعهای از سیاستها و قوانین است که به منظور کاهش دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی و بازار وضع میشود. این سیاستها بر آزادی فردی، رقابت آزاد و محدودیت مقررات دولتی تاکید دارند.
در تصویر زیر میتوانید به مقایسه انواع سیاستهای اقتصادی بپردازید:
انواع نظامهای اقتصاد چیست؟
جوامع و کشورهای گوناگون در طول تاریخ، روشهای مختلفی برای سازماندهی منابع خود به کار گرفتهاند. این روشها، نحوه استفاده از ابزارهای موجود برای دستیابی به اهداف فردی و مشترک را تعیین میکنند و در نهایت، به شکلگیری نظامهای اقتصادی گوناگون میانجامند. در ادامه، به بررسی انواع اقتصاد در جهان میپردازیم.
بدوی گرایی
در جوامع ابتدایی کشاورزی، تمایل به تولید تمام نیازها و خواستهها در سطح خانواده یا قبیله وجود داشت. به عبارت دیگر، خانوادهها و قبایل خودشان خانههایشان را میساختند، محصولاتشان را پرورش میدادند و شکار میکردند. رکن اصلی این نظام اقتصادی، مبادله در داخل و بین خانوادهها یا قبایل بوده است.
مالکیت خصوصی و تصمیمگیری بر منابع در چنین جوامعی، اغلب در سطح جمعی و به صورت مالکیت خانوادگی یا قبیلهای بر منابع تولیدی و ثروت اعمال میشد.
فئودالیسم
فئودالیسم نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بود که در اروپای غربی در قرون وسطی رواج داشت. این نظام بر پایه واگذاری زمین از سوی ارباب به رعیت در قبال خدمات نظامی یا اطاعت بنا شده بود.
اقتصاد سرمایه داری
سرمایه داری یک نظام اقتصادی است که با ظهور صنعتی شدن به وجود آمد. در این نظام، صاحبان مشاغل (کارآفرینان یا سرمایه داران) منابع تولیدی (ابزار، کارگران و مواد خام) را برای تولید کالا و کسب سود سازماندهی میکنند.
کارگران در ازای دستمزد استخدام میشوند و اجاره یا بهره به ترتیب به صاحبان زمین و سرمایه پرداخت میشود. کارآفرینان میتوانند برای تأمین مالی فعالیتهای خود وام بگیرند.
تصمیمگیری در مورد نوع کالا، قیمت و میزان تولید بر اساس پیشبینی شرایط اقتصادی توسط کارآفرینان انجام میشود. سود و زیان، مکانیزم انتخابی برای تخصیص منابع در بازار هستند.
نقشهای مختلف در اقتصاد سرمایه داری (کارگران، صاحبان منابع، سرمایهداران و کارآفرینان) کارکردهایی هستند که افراد در معاملات و روابط اقتصادی ایفا میکنند. افراد میتوانند همزمان نقشهای مختلفی داشته باشند.
سوسیالیسم
در سوسیالیسم، بخشهای مختلف جامعه برای تولید یک محصول یا ارائه خدمات با یکدیگر متحد میشوند. تصمیمات تولیدی از طریق فرآیندی جمعی گرفته میشود و برخی از کارکردهای اقتصادی (مانند امنیت عمومی، آموزش و تأمین آب و برق) به طور مشترک انجام میشود. تأمین مالی این کارکردها از طریق مالیات بر درآمد یا سایر منابع (مانند مشاغل مستقل و شرکای تجاری خارجی) انجام میشود.
سوسیالیسم مدرن عناصر خاصی از سرمایه داری (مانند مکانیسم بازار) را با کنترل متمرکز بر برخی منابع ترکیب میکند. تمرکز بیشتر کنترل اقتصادی، شباهت به کمونیسم را افزایش میدهد.
کمونیسم
کمونیسم یک سیستم اقتصادی است که در آن تقریبا تمام فعالیتهای اقتصادی توسط برنامهریزان مرکزی تحت حمایت دولت متمرکز و هماهنگ میشود. هدف این سیستم، استفاده از قدرت اقتصادی جامعه به نفع کل مردم است. اجرای کمونیسم در عمل بسیار دشوارتر از تئوری آن است. این سیستم به عدم وجود هرگونه نهاد رقیب برای به چالش کشیدن تخصیص منابع توسط دولت نیاز دارد.
در عمل، نمونههای کمونیسم اقتصادی در دوران مدرن با حکومتهای استبدادی همراه بودهاند. با این حال، تئوری کمونیسم لزوما به استبداد نیاز ندارد. کره شمالی یکی از کشورهایی است که در حال حاضر سیستم اقتصادی کمونیسم را اجرا میکند.
اقتصاد سیاسی چیست؟
شاخهای از علوم اجتماعی است که به بررسی رابطه بین جمعیت یک کشور و دولت آن در هنگام اعمال سیاستهای عمومی میپردازد. به عبارت دیگر، این رشته به دنبال درک تاثیرات متقابل سیاست و اقتصاد بر یکدیگر است.
اقتصاد سیاسی به عنوان پایهای برای علوم اجتماعی، به تحلیل مفاهیمی مانند قدرت، توزیع ثروت، عدالت و آزادی در زمینه اقتصادی میپردازد. انواع مختلفی از اقتصاد سیاسی وجود دارد که هر کدام به رویکردی خاص برای مطالعه این رابطه پیچیده میپردازند:
• اقتصاد سیاسی لیبرال
اقتصاد سیاسی لیبرال شاخهای از اقتصاد سیاسی است که بر آزادی فردی و بازار آزاد تأکید دارد. این رویکرد معتقد است که بهترین راه برای ایجاد رفاه اقتصادی، حداقل دخالت دولت در اقتصاد است.
• اقتصاد سیاسی مارکسیستی
شاخهای از اقتصاد سیاسی است که بر نابرابری اقتصادی و تضاد طبقاتی تأکید دارد. این رویکرد معتقد است که سرمایهداری، ذاتاً استثماری است و منجر به فقر و بیکاری میشود.
• اقتصاد سیاسی نهادی
این نوع از اقتصاد سیاسی بر نقش نهادها در اقتصاد تمرکز دارد. نهادها شامل قوانین، هنجارها و سازمانها هستند که تعاملات اقتصادی را شکل میدهند.
اقتصاد اسلامی چیست؟
اقتصاد اسلامی یک سیستم اقتصادی است که بر مبنای اصول و ارزشهای اسلامی شکل گرفته و بهدنبال تحقق اهداف اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی در جامعه است. این نوع اقتصاد بر اساس متون دینی مانند قرآن و سنت پیامبر اسلام و همچنین فقه اسلامی توسعه یافته است.
اصول کلیدی اقتصاد اسلامی شامل عدالت اجتماعی، ممنوعیت ربا، سود و احتکار، تجارت حلال، مشارکت و تعاون و توسعه پایدار میشود. در واقع میتوان گفت که اقتصاد اسلامی بهدنبال ایجاد یک نظام اقتصادی است که نهتنها بر بهرهوری و کارایی تأکید دارد، بلکه به مسائل اجتماعی و اخلاقی نیز توجه میکند و بهدنبال تحقق رفاه عمومی و سعادت انسانها است.
اقتصاد مقاومتی چیست؟
اقتصاد مقاومتی یک رویکرد اقتصادی است که به منظور تقویت توانمندیها و کاهش آسیبپذیریهای اقتصادی یک کشور در برابر تهدیدات داخلی و خارجی طراحی شده است. این مفهوم بهویژه در کشورهایی که با چالشهایی چون تحریمها، نوسانات اقتصادی و بحرانهای مالی مواجه هستند، مورد توجه قرار میگیرد. اصول کلیدی اقتصاد مقاومتی عبارتند از:
- تقویت تولید داخلی: تکیه بر توانمندیهای داخلی برای کاهش وابستگی به واردات و افزایش خودکفایی.
- تنوع در تولید و صادرات: گسترش تنوع در محصولات و بازارهای صادراتی بهمنظور کاهش ریسک ناشی از نوسانات جهانی.
- مدیریت بهینه منابع: استفاده مؤثر و کارآمد از منابع طبیعی و انسانی بهمنظور افزایش بهرهوری.
- حمایت از دانش و نوآوری: سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و تشویق به نوآوری برای بهبود رقابتپذیری.
- ایجاد اشتغال: تمرکز بر ایجاد فرصتهای شغلی و تقویت نیروی کار بهمنظور کاهش بیکاری و افزایش رفاه اجتماعی.
این رویکرد بهدنبال افزایش تابآوری اقتصادی و ایجاد یک اقتصاد پایدار است که بتواند بهخوبی در برابر بحرانها و چالشهای جهانی مقاومت کند.
جمعبندی مقاله اقتصاد چیست؟
در این مقاله، به پاسخ سوال اقتصاد چیست پرداختیم. اقتصاد، علم تخصیص بهینه منابع به نیازها و خواستههای نامحدود انسان است. این علم به دو بخش اقتصاد خرد و اقتصاد کلان تقسیم میشود. اقتصاد خرد به بررسی رفتار افراد و خانوارها در بازار و تصمیمگیری آنها در مورد تولید، مصرف و تخصیص منابع میپردازد. در حالی که اقتصاد کلان به بررسی عملکرد کل اقتصاد به عنوان یک سیستم میپردازد و مسائلی مانند رشد اقتصادی، تورم، بیکاری و سیاستهای اقتصادی را بررسی میکند.
همچنین نقش اقتصاد در جامعه مانند موتور محرکهای است که توسعه، رفاه و کیفیت زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. برای سنجش عملکرد اقتصادی یک کشور شاخصهای متنوعی وجود دارد که برخی از معروفترین آنها تولید ناخالص داخلی، شاخص قیمت مصرف کننده و … است. تا کنون انواع مختلفی از نظام اقتصادی ایجاد شده است. با این حال، هیچ نوع نظام اقتصادی کامل و ایدهآل نیست و هر نوع اقتصاد مزایا و معایب خاص خود را دارد. انتخاب سیاست های اقتصادی مناسب، به شرایط و نیازهای هر کشور بستگی دارد.
سوالات متداول
دانش اقتصاد به دنبال یافتن تعادل در تخصیص منابع است. این علم به ما کمک میکند تا تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات را به نحوی بهینه انجام دهیم.
شاخصهای اقتصادی ابزارهایی هستند که برای سنجش عملکرد اقتصاد یک کشور به کار میروند. این شاخصها اطلاعات مفیدی در مورد مواردی مانند رشد اقتصادی، نرخ بیکاری، تورم و سطح قیمتها ارائه میدهند. این شاخصها شامل تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم، نرخ بیکاری، شاخص قیمت مصرفکننده و … میشوند.
اقتصاد جهانی به شبکه پیچیدهای از ارتباطات اقتصادی بین کشورهای مختلف گفته میشود. این مفهوم شامل تجارت بینالمللی، سرمایهگذاری، جریانهای مالی و تأثیرات اقتصادی متقابل میان کشورها میشود.
8 دیدگاه برای این مطلب
خیلی ساده و روان توضیح دادید. حتی من که با این چیزا زیاد سر و کار ندارم، تونستم متوجه بشم اقتصاد چیه. بیشتر از این مطالب منتشر کنید.
سلام حشمت جان
خوشحالم از اینکه این مقاله برات کمککننده بود و ممنون از اینکه همراه ما هستی.
سلام در مقاله به موضوع عرضه و تقاضا اشاره کردید. میشه توضیح بدید که چطور تغییر در تقاضا باعث تغییر در قیمتها میشه؟ آیا همیشه این رابطه در اقتصاد مستقیم هست؟
سلام محمود عزیز
تغییر در تقاضا میتونه به دلیل عوامل مختلفی مثل تغییرات در سلیقه، درآمد یا قیمت کالاهای جانشین اتفاق بیفتد. وقتی تقاضا برای یک کالا افزایش پبدا ولی عرضه ثابت بمونه، قیمتها بالا میرن. بالعکس، اگر تقاضا کاهش پیدا کنه، قیمتها هم کاهش پیدا میکنن. مثلا فرض کن به دلیل شیوع کرونا، تقاضای زیادی برای خرید الکل ایجاد میشه، حالا حجم تولید الکلی که تا قبل از کرونا در کشور وجود داشت، جوابگوی نیاز مردم نیست. بنابراین الکل موجود در بازار کم و تقاضا برای خریدش زیاده، بنابراین قیمت الکل به مرور افزایش پیدا میکنه تا زمانی که حجم تولید الکل بالا بره که بتونه پاسخگوی نیاز مرم باشه یا کرونا از بین بره و حجم تقاضا برای خرید الکل کاهش پیدا کنه. اگه باز هم در این زمینه سوالی داشتی حتما بگو.
سلام علی جان
خوشحالم که مقاله براتون مناسب بوده. اگر در ابتدای مسیر یادگیری اقتصاد هستی، کتاب «اقتصاد به زبان ساده» میتونه کمککننده باشه.