خرید آنلاین انواع بیمه‌نامه از کاریزمابیمه

وبلاگ کاریزما

هر موضوعی که دنبالشی اینجا هست

مطالب منتخب

مهم‌ترین مقالات رو بخون و یاد بگیر

:
:
1x

صورت های مالی شرکت‌ ها؛ بررسی مهمترین اجزای آن

1x
: :

862 مطلب موجود است.

مرتب سازی

مرتب سازی

تفاوت بیمه عمر و بیمه تکمیلی

تفاوت بیمه عمر و بیمه تکمیلی؛ کدام بهتر است؟!

تفاوت بیمه عمر و بیمه تکمیلی در پوشش‌ها، خدمات، مدت زمان، پرداخت خسارت‌ها و غیره نمایان می‌شود. هر دو این بیمه‌ها به منظور جبران هزینه‌ها در نظر گرفته شده‌اند اما تفاوت بیمه عمر با بیمه تکمیلی این است که بیمه عمر برای حمایت مالی از خانواده در صورت فوت یا از کار افتادگی ارائه شده، در حالی که بیمه تکمیلی به منظور جبران درصد زیادی از هزینه‌های درمانی که توسط بیمه‌های پایه ارائه نمی‌شوند، مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه این مقاله از کاریزما لرنینگ به فرق بیمه عمر و تکمیلی می‌پردازیم تا بتوان با اطلاعات کافی، بیمه‌نامه متناسب با شرایط خود انتخاب کرد. در ادامه با ما همراه باشید. تفاوت بیمه عمر و بیمه تکمیلی؛ بیمه عمر بهتر است یا بیمه تکمیلی؟ برای آنکه بخواهیم تفاوت بیمه تکمیلی و بیمه عمر را توضیح دهیم در ابتدا باید به طور مختصر هر کدام از این بیمه‌ها را شرح دهیم. بیمه‌ عمر یکی از انواع بیمه است که دو وظیفه اصلی دارد. در صورت حیات فرد پرداخت می‌شود یا در صورت فوت به خانواده یا ضامن او پرداخت می‌گردد. در هر دو صورت، در پایان قرارداد مبلغ معینی به صورت یکجا به فرد یا خانواده او پرداخت می‌شود. علاوه بر این، بیمه‌ عمر یک ابزار مالی مهم در سرمایه‌گذاری و کسب سود در طول مدت بیمه‌نامه است. در مقابل، بیمه تکمیلی یک بیمه کوتاه‌مدت است که به منظور جبران هزینه‌های درمانی و پزشکی طراحی شده است و می‌تواند بخش عمده هزینه‌های بیمارستانی و جراحی ناشی از بیماری، حادثه و سایر هزینه‌هایی که توسط بیمه پایه مانند سازمان‌های بیمه خدمات درمانی و تأمین اجتماعی جبران نمی‌شود را پوشش دهد. بیمه درمان تکمیلی یک نوع بیمه اختیاری است که افراد می‌توانند در صورت تمایل آن را تهیه کنند. برای خرید بیمه تکمیلی روی دکمه زیر کلیک کنید. تفاوت بیمه تکمیلی و بیمه عمر از نظر هدف بیمه عمر بر این اساس طراحی شده است که در صورت بروز وقایع غیرقابل پیش‌بینی مانند فوت، از کار افتادگی یا ابتلا به بیماری‌های خاص، هزینه‌های مالی به خانواده و بازماندگان وی پرداخت ‌شود. هدف از بیمه عمر، تامین امنیت مالی برای فرد و خانواده او است تا در شرایط بحرانی، پشتوانه‌ مالی برای فرد و خانواده‌اش فراهم شود. به عبارت دیگر، بیمه عمر می‌تواند زمانی که خانواده نیاز به کمک مالی دارد با پرداخت مبلغی که قبلاً مشخص شده است، فشارهای مالی را کاهش دهد. در مقابل، هدف اصلی بیمه تکمیلی پوشش هزینه‌های درمانی و پزشکی فرد بیمه‌شده است که بیمه‌های پایه ممکن است به طور کامل پوشش ندهند. بیمه تکمیلی به افراد کمک می‌کند تا بتوانند هزینه‌های درمانی، بستری در بیمارستان، جراحی و خدمات پزشکی را بدون نگرانی از هزینه‌های سنگین آن تامین کنند. به عبارتی بیمه تکمیلی مناسب افرادی است که نیاز به خدمات درمانی بدون دغدغه مالی دارند. تفاوت آنها بر اساس پوشش‌ها یکی از موارد مهم پیش از خرید بیمه عمر، بررسی شرایط هر یک از انواع بیمه عمر و شرکت‌های بیمه‌کننده است. با این حال، برخی از مهم‌ترین موارد تحت پوشش بیمه عمر در اغلب شرکت‌های بیمه، شامل موارد زیر می‌شوند: پوشش بیماری‌های خاص پوشش فوت طبیعی و فوت بر اثر حادثه پوشش نقص عضو و از کار افتادگی پوشش تکمیلی هزینه‌های پزشکی شرکت‌های بیمه مختلف دارای طرح‌های متنوعی برای بیمه تکمیلی هستند که پوشش‌های مختلفی را ارائه می‌کند اما اغلب طرح‌های موجود، پوشش‌های بیمه تکمیلی شامل موارد زیر خواهد شد: پوشش هزینه‌‌های پاراکلینیکی پوشش بلایای طبیعی و جبران هزینه‌های ناشی از آن پرداخت خدمات آزمایشگاهی هزینه بیمارستانی پرداخت هزینه‌های عمل سرپایی هزینه‌های عمل‌های حیاتی جراحی هزینه جراحی چشم شامل عیوب انکساری پرداخت برخی از هزینه‌های دندان‌پزشکی پرداخت هزینه عینک و سمعک پوشش ویزیت و دارو و خدمات اورژانسی تفاوت بیمه تکمیلی و بیمه عمر از نظر بازه زمانی بیمه عمر معمولاً به صورت بلندمدت از ۵ تا ۳۰ سال متغیر است. هر چه مدت قرارداد افزایش پیدا کند، سرمایه بیشتری به بیمه‌شده تعلق خواهد گرفت. اغلب بیمه‌نامه‌های عمر طی ۵ سال پس از عقد قرارداد شروع به سود‌دهی می‌‌کنند. به همین دلیل، خرید بیمـه عمر به‌ صورت بلندمدت پیشنهاد می‌شود؛ زیرا هر چه طول مدت قرارداد بیمه عمر بیشتر باشد، سود بیشتری خواهد داشت. این بیمه‌ها به صورت مستمر تا پایان دوره بیمه‌نامه فعال هستند که به منظور جبران خسارت‌های مالی ناشی از فوت، از کار افتادگی، یا بیماری‌های خاص تهیه می‌شود. در بیمه عمر، بیمه‌گذار مبلغی به عنوان حق بیمه می‌پردازد و در صورت وقوع حادثه، شرکت بیمه مبلغی به عنوان سرمایه فوت، مستمری، یا هزینه‌های درمانی به بیمه‌شده یا وراث او پرداخت می‌کند. بیمه تکمیلی یک بیمه کوتاه‌مدت است که معمولاً به صورت سالانه خریداری می‌شود و نیاز به تمدید سالانه دارد. در بیمه تکمیلی، بیمه‌گذار مبلغی به عنوان حق بیمه پرداخت می‌کند و در صورت بستری شدن در بیمارستان، جراحی، یا انجام آزمایشات و خدمات درمانی، شرکت بیمه بخشی از هزینه‌های مربوطه را به بیمه‌شده پرداخت می‌کند. تفاوت آنها از نظر حق بیمه پرداختی حق بیمه برای بیمه عمر با وجود تعهد بلندمدت، بیش از بیمه تکمیلی است. بیمه عمر متعهد به پرداخت مبالغی به عنوان سرمایه فوت به خانواده، پوشش از کار افتادگی فرد یا حمایت مالی مقابل بیماری‌های خاص است. این مورد می‌تواند هزینه قابل توجهی را بر عهده شرکت بیمه بگذارد. در صورتی که فرد دارای بیمـه عمر، طی حادثه‌ای از کارافتاد‌ه شد‌ه و امکان پرداخت حق بیمه را نداشتـه باشد، از ادامه پرداخت معاف خواهد شد. در صورت عدم پرداخت حق بیمه در طرح‌های بیمه تکمیلی، پوشش‌های بیمه‌ای به طور خودکار متوقف می‌شوند و فرد دیگر مشمول استفاده از مزایای بیمه تکمیلی نخواهد بود. به عمین علت، در بیمه تکمیلی اهمیت پرداخت منظم حق بیمه بسیار بیشتر است و افراد باید توجه ویژه‌ای به این موضوع داشته باشند تا از خدمات بیمه‌ای محروم نشوند.   فرق بیمه عمر و تکمیلی از نظر انعطاف‌پذیری بیمه عمر به علت ماهیت بلندمدت بودن، انعطاف‌پذیری کمتری نسبت به بیمه تکمیلی دارد. این ویژگی باعث می‌شود که تغییرات در بیمه عمر بسیار محدودتر از بیمه تکمیلی است. بیمه عمر یا زندگی به گونه‌ای طراحی شده که مدت قرارداد آن از ۵ تا ۳۰ سال متغیر باشد. از آنجا که بیمه عمر تعهداتی مانند پرداخت سرمایه فوت یا حمایت […]
ادامه
استراتژی های اختیار معامله فعال در کارگزاری کاریزما

استراتژی های اختیار معامله فعال در کارگزاری کاریزما

بازار اختیار معامله یا همان آپشن (Options) یکی از انواع اوراق مشتقه و بازاری پر از فرصت‌های معاملاتی است که علیرغم جذابیت‌های فراوان کمی ناشناس مانده است! با این حال، آن‌هایی که در بازار اختیار معامله فعالیت می‌کنند، به‌خوبی ارزش این بازار و موقعیت‌های جذاب آن را می‌دانند. در این مقاله می‌خواهیم در مورد استراتژی های اختیار معامله کاریزما صحبت کنیم. در حال حاضر، معامله‌گران آپشن در ایران با چالش بزرگی روبه‌رو هستند؛ عدم همکاری کارگزاری‌ها! کارگزاری‌ها معمولاً به دلایلی مانند ریسک موجود در معاملات آپشن، خصوصاً سمت فروش، به‌طور پیش‌فرض اجازه‌ی معاملات آپشن و اجرای استراتژی را نمی‌دهند. در صورت نیاز، شما بایستی درخواست خود را مبنی بر فعال شدن قابلیت معاملات آپشن به کارگزاری ارائه دهید؛ با این حال ممکن است کارگزاری باز هم اجازه‌ی انجام یک سری معاملات و اجرای استراتژی‌های مختلف را به شما ندهد یا محدودیتی برای شما قائل شود، مانند اینکه برای اجرای استراتژی‌های مختلف بایستی پورتفویی به ارزش یک میلیارد تومان داشته باشید! طبیعتاً هر معامله‌گری نمی‌تواند با این شرایط کنار بیاید … اما خبر خوب این است که کارگزاری کاریزما تمام مشکلات را برای شما حل کرده است! تا انتهای این مطلب همراه ما باشید تا کاریزما لرنینگ شما را با استراتژی های اختیار معامله فعال در کاریزما شگفت‌زده کند! پیش از هر چیز، ذکر این نکته ضروری است که برای انجام معامله در بازار آپشن نیاز به دریافت کد آپشن دارید. برای دریافت کد آپشن روی دکمۀ زیر کلیک کنید: استراتژی های اختیار معامله فعال در کاریزما اگر به بازار اختیار معامله علاقه دارید، کارگزاری کاریزما قطعاً بهترین انتخاب برای شما خواهد بود! چراکه در این کارگزاری می‌توانید به راحتی استراتژی‌های معاملاتی مختلف را اجرا کنید و از بازار آپشن نهایت لذت را ببرید! پیش از آنکه ادامه‌ی مطلب را بخوانید، حتی اگر با بازار اختیار معامله آشنا هستید، توضیه می‌کنیم یک بار مقاله‌ی زیر را بخوانید: کارگزاری کاریزما در اقدامی بی‌نظیر، به شما اجازه می‌دهد 9 استراتژی معاملاتی کارآمد و محبوب بازار اختیار معامله را اجرا کنید. استراتژی های اختیار معامله فعال در کاریزما عبارت‌اند از: کاورد کال (Covered Call) کال اسپرد صعودی (Bull Call Spread) کانورژن یا تبدیل (Conversion) بیمه سهام (Protective Put) کولار (Collar) استرادل خرید (Long Straddle) استرانگل خرید (Long Strangle) خرید گاتس (Long Guts) استریپ و استرپ (Strip and Strap) در سامانه مشتقات کارگزاری کاریزما، موقعیت فروش اختیار خرید جهت اخذ استراتژِی‌های پوشش‌داده‌شده (بدون نیاز به وجه تضمین)، بدون محدودیت باز می‌گردد و با استفاده از دو استراتژی پایه یعنی کاورد کال و کال اسپرد صعودی و ترکیب آن‌ها، می‌توانید به سایر استراتژی های اختیار معامله فعال در کاریزما که در بالا ذکر کردیم، دسترسی داشته باشید و نسبت به سلیقه‌ی معاملاتی خود و تحلیل بازار، آنچه در ذهن دارید را پیاده‌سازی کنید. حال بیایید نگاهی به این 9 استراتژی بیندازیم و هر کدام را مختصر همراه با مثال توضیح دهیم. توجه داشته باشید که هر استراتژی را صرفاً برای آشنایی بیشتر توضیح می‌دهیم. اگر قصد استفاده از این استراتژی‌ها را دارید، حتماً قبل از هر اقدامی بر آن‌ها مسلط شوید! 1. استراتژی کاورد کال در بازار آپشن کاورد کال (Covered Call) یا اختیار خرید پوشش‌یافته، به جرات یکی از محبوب‌ترین و کاربردی‌ترین استراتژی‌ها، به‌ویژه در بازار مشتقه خودمان است. این استراتژی در بین معامله‌گران تازه‌وارد محبوبیت زیادی دارد و دلیل آن عمدتاً به آسان بودن و کاربردی بودن این استراتزی برمی‌گردد. لیست استراتژی های اختیار معامله کاریزما را با کاورد کال شروع می‌کنیم. کاورد کال با خرید سهم و فروش اختیار خرید شروع می‌شود. با این استراتژی می‌توان از ریزش بازار هم سود گرفت! در واقع زمانی که انتظار داریم قیمت یک سهم ریزش کند، می‌توانیم استراتژی کاورد کال را به‌کار ببریم. در این استراتژی در حقیقت سهام و ارزش زمانی فروخته می‌شوند. برای درک بهتر این مفهوم، مثالی را با هم بررسی کنیم. مثالی از استراتژی کاورد کال فرض کنید قیمت هر سهم ایران خودرو اکنون برابر 1000 تومان است و شما هزار سهم ایران خودرو در سبد دارایی خود دارید. اگر تشخیص شما این است که قیمت سهام ایران خودرو در آینده بالا نمی‌رود، می‌توانید استراتژی کاورد کال را به‌کار ببرید. به این صورت که: ابتدا هزار سهم ایران خودرو را در پرتفوی خود داشته باشید. سپس قرارداد اختیار خرید آن را با شرایط زیر بفروشید: قیمت اعمال: 900 تومان پرمیوم: 150 تومان تاریخ سررسید: 3 ماه دیگر توجه داشته باشید که هر قرارداد در بازار اختیار معامله برابر هزار سهم است. شما این قرارداد را می‌فروشید. در روز سررسید، خریدار این قرارداد، باید به‌ازای هر سهم 900 تومان پول بیاورد و سهام را از شما تحویل بگیرد. شما به‌ازای هر سهم 150 تومان (پرمیوم) دریافت کرده‌اید، پس در واقع هر سهم را عملاً 750 تومان خریده‌اید (750 – 900). اگر پرمیوم و قیمت اعمال را با هم جمع بزنیم، به قیمتی می‌رسیم که هر سهم را فروخته‌ایم یعنی 1050 تومان. اکنون دو سناریو وجود خواهد داشت: سناریوی اول) اگر در تاریخ سررسید قیمت هر سهم ایران خودرو بیشتر از 1000 تومان باشد، برای مثال به 1150 تومان برسد، آنگاه خریدار حتماً قرارداد را اعمال می‌کند و شما باید سهام خود را به قیمت 900 تومان به او بفروشید. این سناریو ضرر شما خواهد بود. سناریوی دوم) اگر قیمت سهم کمتر از 1000 تومان و برای مثال 800 تومان باشد، آنگاه خریدار دلیلی ندارد که 900 تومان پول بدهد و سهمی با قیمت 800 تومان را تحویل بگیرد. در این حالت او قرارداد را اعمال نمی‌کند و سود شما برابر پرمیوم  دریافتی خواهد بود. در واقع بهتر است بگوییم به‌اندازه‌ی پرمیومی که دریافت کرده‌اید، از زیان شما بابت داشتن خود سهم ایران خودرو و کاهش ارزش آن، کاسته خواهد شد. اگر بخواهیم این مفاهیم را روی نمودار سود و زیان و قیمت نشان دهیم، به چنین شکلی خواهیم رسید: 2. استراتژی کال اسپرد صعودی استراتژی کال اسپرد صعودی (Bull Call Spread) در بازاری کاربرد دارد که حرکت صعودی ملایم را برای آن متصور هستیم. این استراتژی کمک می‌کند ریسک را به حداقل برسانیم. کسب سود در این استراتژی در صورتی خواهد بود که قیمت دارایی پایه افزایش پیدا کند. پیاده‌سازی این استراتژی به این صورت است که: یک قرارداد اختیار خرید (با قیمت […]
ادامه
ارزش گذاری به روش dcf

ارزش گذاری به روش DCF یا تنزیل جریان‌ نقدی

ارزش گذاری به روش DCF یا تنزیل جربان‌های نقدی (Discounted Cash Flow)، یکی از متداول‌ترین روش‌ها برای تعیین ارزش فعلی یک سرمایه‌گذاری، سهام، دارایی یا یک کسب‌وکار است. اگر بخواهیم ساده و از بُعد سرمایه‌گذاری صحبت کنیم، باید بگوییم از DCF برای ارزیابی جذابیت یک فرصت سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. روش ارز‌شگذاری DCF کاربردهای زیادی دارد و یکی از دقیق‌ترین روش‌های ارزش‌گذاری به حساب می‌آید. در این مقاله در کاریزما لرنینگ، ارزش گذاری به روش تنزیل جریان نقدی را همراه با فرمول و مثال به بیان ساده توضیح خواهیم داد. این مطلب جذاب را از دست ندهید! ارزش گذاری به روش DCF چیست؟ متد DCF، زیرمجموعه‌ی تحلیل بنیادی و یک روش ارزش‌گذاری است که ارزش یک سرمایه‌گذاری را با استفاده از جریان‌های نقدی مورد انتظار آتی آن تخمین می‌زند. تحلیلگر‌ها با استفاده از DCF و بر اساس پیش‌بینی میزان پولی که یک سرمایه‌گذاری در آینده ایجاد می‌کند، ارزش امروز یک سرمایه‌گذاری را تعیین می‌کنند. در بُعد مالی، تنزیل جریان‌های نقدی به آن دسته از سرمایه‌گذارهایی که قصد دارند اوراق بهادار مانند سهام یک شرکت را خریداری کنند، یا حتی در یک کسب‌وکار سرمایه‌گذاری گسترده‌ای انجام دهند، کمک زیادی می‌کند. بنابراین از این مدل حتی در ارزش گذاری سهام نیز می‌توان استفاده کرد. تحلیل DCF نیز به صاحبان و مدیران کسب‌و‌کارها در تصمیم‌گیری در مورد بودجه‌بندی سرمایه یا هزینه‌های عملیاتی کمک کند. اگر بخواهیم ارزش گذاری به روش تنزیل جریان نقدی را خلاصه کنیم، می‌توانیم اینطور بگوییم که: تحلیل تنزیل جریان نقدی به ما کمک می‌کند ارزش فعلی یک سرمایه‌گذاری را بر اساس جریان‌های نقدی آتی آن مشخص کنیم. ارزش فعلی جریان‌های نقدی مورد انتظار در آینده، با استفاده از نرخ تنزیل پیش‌بینی‌شده محاسبه می‌شود. اگر DCF بالاتر از هزینۀ فعلی سرمایه‌گذاری باشد، می‌توانیم نتیجه بگیریم که فرصت سرمایه‌گذاری پیش‌آمده ارزشمند است و احتمالاً به سود ختم می‌شود. شرکت‌ها معمولاً از میانگین وزنی هزینه سرمایه (WACC) برای نرخ تنزیل استفاده می‌کنند، چراکه نرخ بازده مورد انتظار سهامداران را محاسبه می‌کند. یکی از معایب DCF، اتکای آن به تخمین‌های جریان‌های نقدی آتی است که می‌تواند نادرست باشد. از آنجایی که مطلب تخصصی است، احتمالاً جملات بالا برای شما کمی نامفهوم باشد. در ادامه‌ی مطلب همه‌چیز را همراه با مثال توضیح خواهیم داد. ارزش گذاری به روش DCF چگونه است؟ تحلیل تنزیل جریان نقدی، ابتدا ارزش فعلی جریان‌های نقدی مورد انتظار در آینده را با استفاده از نرخ تنزیل، پیدا می‌کند. سپس سرمایه‌گذاران از ارزش فعلی پول برای تعیین اینکه آیا جریان‌های نقدی آتی یک سرمایه‌گذاری یا یک پروژه، بیشتر از ارزش سرمایه‌گذاری اولیه است یا خیر، استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر، این سوال پرسیده و پاسخ داده می‌شود که آیا پولی که این سرمایه‌گذاری در آینده به‌دست می‌آورد، بیشتر از پولی است که در حال حاضر سرمایه‌گذاری شده است یا خیر؟ اگر اینطور باشد، پروژه‌ی سرمایه‌گذاری سودآور خواهد بود و قابل تامل است. در غیر این صورت، باید آن را فراموش کنیم! در ادامه‌ی مطلب مثال کاملاً ملموس ارائه خواهیم داد. تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل‌شده، پولی که سرمایه‌گذار از یک سرمایه‌گذاری به‌دست می‌آورد را تخمین می‌زند؛ اما نکته اینجاست که در این تخمین، ارزش زمانی پول استفاده نیز لحاظ می‌شود. (اگر تورم را کنار بگذاریم) منظور از ارزش زمانی پول این است که ریالی که امروز دارید، ارزش بیشتری نسبت به ریالی دارید که فردا آن را دریافت می‌کنید، زیرا ریال امروز را می‌توان سرمایه‌گذاری کرد. بنابراین می‌توان گفت تحلیل DCF در هر شرایطی که شما قرار است پولی پرداخت کنید و انتظار دارید در آینده پول بیشتری به‌دست آورید، کاربرد دارد. مثال اول ارزش گذاری به روش DCF برای مثال فرض کنید نرخ بهره سالانه 5 درصد باشد. 100 تومان در یک حساب پس‌انداز ذخیره می‌کنیم. این 100 تومان در یک سال ارزشی برابر 105 تومان خواهد داشت. حال اگر پس‌انداز را حذف کنیم و قرار باشد سال آینده 100 تومان سود دریافت کنیم، سال آینده ارزش این سود برابر 95 تومان است، زیرا نمی‌توانیم این سود را به حساب پس‌انداز انتقال دهیم و از آن درآمد کسب کنیم. برای اینکه بتوانیم تحلیلی از جنس DCF داشته باشیم، سرمایه‌گذار باید برآورد خوبی در مورد جریان‌های نقدی آتی و ارزش نهایی سرمایه‌گذاری، تجهیزات یا سایر دارایی‌ها داشته باشد. کار بعدی سرمایه‌گذار، تعیین نرخ تنزیل مناسب برای مدل DCF است. این نرخ بسته به سرمایه‌گذاری یا پروژه متفاوت خواهد بود. عواملی مانند شرایط بازار سرمایه، سابقۀ شرکت، ریسک‌پذیری سرمایه‌گذار و … بر نرخ تنزیل انتخابی تاثیر می‌گذارند. اگر سرمایه‌گذار نتواند برآورد خوبی از جریانات نقدی آینده داشته باشد یا اینکه پروژه بیش از حد پیچیده باشد، آنگاه مدل ارزش‌گذاری DCF کارایی چندانی نخواهد داشت. اما برسیم به اصل مطلب … فرمول و محاسبۀ تنزیل جریانات نقدی برای محاسبه‌ی DCF یا تنزیل جریانات نقدی در یک سرمایه‌گذاری، باید از فرمول زیر استفاده کنیم: در این فرمول: CF1 = جریان نقدی سال اول CF2 = جریان نقدی سال دوم CFn = جریان نقدی در سال‌های بعدی r = نرخ تنزیل نرخ تنزیل در تحلیل DCF، نرخ بهره‌ای است که هنگام محاسبۀ ارزش خالص فعلی (NPV) سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود و ارزش زمانی پول از زمان حال تا آینده را نشان می‌دهد. مثال دوم ارزش گذاری به روش DCF یک شرکت برای سرمایه‌گذاری در یک پروژه یا خرید تجهیزات جدید، ابتدا بررسی‌های لازم را انجام می‌دهد. سپس در تحلیل و بررسی‌های خود از میانگین وزنی هزینه سرمایه (WACC) به‌عنوان نرخ تنزیل برای ارزیابی DCF استفاده می‌کند.‌ میانگین وزنی هزینه سرمایه، میانگین نرخ بازدهی که سهامداران در شرکت برای سال جاری انتظار دارند را در بر می‌گیرد. برای مثال فرض کنید مالک شرکتی هستید و می‌خواهید یک پروژه را اجرا کنید. میانگین وزنی هزینه سرمایه (WACC) شرکت برابر 5 درصد است. این یعنی نرخ تنزیل شما برابر 5 درصد است. سرمایۀ اولیه 11 میلیارد تومان است و پروژه 5 سال زمان می‌برد. جدول زیر تخمین جریان‌های نقدی در هر سال را نشان می‌دهد: جریان‌‌های نقدی: با استفاده از فرمول DCF، تنزیل جریان‌های نقدی برای این پروژه به شرح زیر خواهد بود: جمع تمام جریان‌های نقدی تنزیل‌شده برابر خواهد بود با 13.306.727.000 تومان. اگر سرمایه اولیۀ 11 میلیارد تومانی را از این مقدار کم کنیم، به NPV یا ارزش خالص فعلی می‌رسیم که برابر با 2.306.727.000 تومان […]
ادامه
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای؛ از تئوری تا عمل

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در دنیای سرمایه‌گذاری، ایجاد تعادل بین ریسک و بازده است. اغلب سرمایه‌گذاران می‌دانند که بازده بیشتر، معمولاً با ریسک بیشتری همراه است، اما سوال اصلی اینجاست که چه میزان از بازدهی، ریسک‌های موجود در یک سرمایه‌گذاری را توجیه‌پذیر می‌کند؟ مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) به این سوال پاسخ می‌دهد. این مدل، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا ارزش منصفانه دارایی‌ها را تعیین کرده و تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند. CAPM نه تنها به ما می‌آموزد که چگونه ریسک سیستماتیک (ریسکی که بر کل بازار تأثیر می‌گذارد) را در نظر بگیریم، بلکه نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم از این ریسک به نفع خودمان بهره ببریم. اگر می‌خواهید بدانید که این مدل ساده چگونه می‌تواند در پیچیده‌ترین تصمیمات مالی راهنمای شما باشد، در این مقاله از کاریزما لرنینگ با ما همراه باشید تا رازهای مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) و نقش آن در دنیای سرمایه‌گذاری را کشف کنیم و بیاموزیم که چگونه می‌توان با استفاده از این مدل، بازده سرمایه‌گذاری‌ها را بهبود بخشید. مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای چیست؟ مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) یکی از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین مدل‌های ارزش‌گذاری سهام در تحلیل بنیادی است. این مدل به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا میزان بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری خود را بفهمند. این مدل به ویژه برای کسانی که می‌خواهند وارد دنیای سرمایه‌گذاری شوند و نیاز به درک بهتری از ریسک و بازده دارند، بسیار مفید است.  در واقع می‌توان گفت که CAPM یک مدل ریاضی است که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار یک دارایی را درک کنند. این مدل می‌گوید که هر چه یک دارایی ریسک بیشتری داشته باشد، سرمایه‌گذاران برای نگهداری آن به بازده بالاتری نیاز دارند. در واقع، CAPM به ما کمک می‌کند بفهمیم که آیا یک سرمایه‌گذاری به ریسکش می‌ارزد یا نه. در ادامه به توضیح مفاهیم اصلی و جزئیات این مدل می‌پردازیم. تاریخچه مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM)  معرفی این مدل ارزش گذاری سهام به دهه ۱۹۶۰ میلادی بازمی‌گردد و با پژوهش‌های چندین اقتصاددان برجسته مرتبط است.در سال ۱۹۶۴ میلادی، ویلیام شارپ (William F. Sharpe)، اقتصاددان آمریکایی، برای اولین بار مدل CAPM را به عنوان بخشی از پایان‌نامه دکترای خود معرفی کرد. او در این مدل نشان داد که رابطه‌ای خطی بین ریسک سیستماتیک (که با ضریب بتا اندازه‌گیری می‌شود) و بازده مورد انتظار وجود دارد. این مدل به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهد تا بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری‌های خود را بر اساس سطح ریسکی که می‌پذیرند، محاسبه کنند. در سال‌های بعد، جان لینتنر (John Lintner) و جان موسین (Jan Mossin) به طور مستقل تحقیقات بیشتری در مورد CAPM انجام دادند و این مدل را توسعه دادند. کارهای آن‌ها کمک کرد تا مدل CAPM به یکی از پایه‌های اصلی در نظریه مالی مدرن تبدیل شود. پس از معرفی و توسعه CAPM، این مدل به سرعت در میان تحلیلگران مالی، مدیران سرمایه‌گذاری و سایر فعالان بازارهای مالی محبوبیت یافت. امروزه، CAPM به عنوان یکی از ابزارهای اصلی برای ارزیابی ریسک و بازده در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری به کار می‌رود و همچنان به عنوان یک مدل مرجع در بسیاری از آموزش‌ها و تحقیقات مالی استفاده می‌شود. با وجود برخی نقدها و محدودیت‌هایی که به این مدل ارزش‌گذاری وارد می‌شود، همچنان یکی از مدل‌های اصلی و پرکاربرد در حوزه مالی است و به عنوان یکی از پایه‌های اساسی در نظریه‌های مدرن سرمایه‌گذاری شناخته می‌شود. مفاهیم کلیدی در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای چیست؟ برای فهم بهتر CAPM، باید با چند اصطلاح کلیدی زیر آشنا شویم: ریسک تمامی روش‌های سرمایه‌گذاری با یک میزان ریسک همراه هستند. ریسک به معنای احتمال از دست دادن پول یا کاهش ارزش سرمایه‌گذاری است. ریسک مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای CAPM به دو نوع تقسیم می‌شود: ریسک سیستماتیک: این نوع ریسک به عواملی بستگی دارد که کل بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهند، مانند تغییرات اقتصادی، تحولات سیاسی و…  ریسک غیرسیستماتیک: این نوع ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص است. بنابراینِ می‌توان با تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری، آن را کاهش داد. ضریب بتا (beta) ضریب بتا (Beta) یکی از شاخص‌های مهم در تحلیل است که نشان می‌دهد یک دارایی یا سهام چگونه نسبت به نوسانات کلی بازار واکنش نشان می‌دهد. به طور ساده، ضریب بتا نشان می‌دهد که قیمت یک سهام چقدر نسبت به بازار تغییر می‌کند. اگر ضریب بتای یک سهم برابر با ۱ باشد، به این معناست که نوسانات قیمت آن سهم دقیقاً هم‌راستا با نوسانات بازار است. اگر بتا بیشتر از ۱ باشد، یعنی آن سهم نوسانات بیشتری نسبت به بازار دارد و در صورت رشد یا افت بازار، این سهم نیز با شدت بیشتری رشد یا افت می‌کند. به عبارت دیگر، این سهم پرریسک‌تر است. از طرف دیگر، اگر ضریب بتا کمتر از ۱ باشد، یعنی این سهم نوسانات کمتری نسبت به بازار دارد و به نوعی خرید این سهم، محافظه‌کارانه‌تر است. بازده بدون ریسک  این مفهوم، به درصد سود یا بازدهی گفته می‌شود که سرمایه‌گذار می‌تواند بدون مواجهه با هیچ‌گونه ریسک و خطر از دست دادن سرمایه، از یک سرمایه‌گذاری به دست آورد. این نرخ معمولاً به عنوان یک معیار پایه‌ای برای مقایسه با سایر سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌شود. معمول‌ترین مثال برای نرخ بازده بدون ریسک، نرخ سود اوراق قرضه دولتی است؛ زیرا دولت‌ها به طور معمول توانایی بالایی در پرداخت سود و بازگشت اصل سرمایه دارند، بنابراین ریسک از دست دادن سرمایه در این نوع سرمایه‌گذاری‌ها بسیار پایین است. سرمایه‌گذاران از نرخ بازده بدون ریسک برای ارزیابی سایر سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌کنند. به این صورت که اگر یک سرمایه‌گذاری دارای نرخ بازده بالاتری نسبت به نرخ بازده بدون ریسک باشد، احتمالاً آن سرمایه‌گذاری ریسک بیشتری نیز به همراه خواهد داشت. بازده مورد انتظار بازار  به درصد سودی گفته می‌شود که سرمایه‌گذاران پیش‌بینی می‌کنند بازار سهام در یک بازه زمانی معین به آن‌ها ارائه خواهد داد. این نرخ بازده، میانگین بازدهی است که از همه دارایی‌های موجود در بازار انتظار می‌رود و معمولاً به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد کلی بازار استفاده می‌شود. برای محاسبه بازده مورد انتظار بازار، معمولاً از داده‌های تاریخی بازار مانند بازده‌ گذشته شاخص‌های اصلی بازار سهام استفاده می‌شود. این مقدار می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا تصمیم بگیرند […]
ادامه
ارزش زمانی پول

ارزش زمانی پول + روش محاسبه ارزش فعلی و آتی پول

در علم اقتصاد و امور مالی، پول دارای ارزش است که با مرور زمان دچار تغییر می‌شود. درواقع پول در هر مقطع دارای ارزش فعلی است که با هر نرخ تنزیلی در پرداخت‌ها و یا دریافت‌های بعد تغییر می‌کند. بر این اساس با کمک فرمول‌ها و روش‌هایی اقدام به محاسبه ارزش پول در حال حاضر و آینده میکنند تا بتوانند ارزش پول را تبدیل به زمان های مختلف بکنند. در این مقاله به طور مفصل ارزش زمانی پول را بررسی میکنیم.
ادامه
درگاه پرداخت ارز دیجیتال چیست

درگاه پرداخت ارز دیجیتال چیست؟ بررسی امنیت و کارایی آن

درگاه پرداخت ارز دیجیتال چیست؟ با گسترش فناوری‌های نوین و حضور آن‌ها در زندگی روزمره، نیاز به روش‌های پرداخت سریع، امن و کم‌هزینه بیشتر از همیشه احساس می‌شود. ارزهای دیجیتال به‌عنوان یک نوآوری بسیار بزرگ در صنعت مالی، توانسته‌اند جایگاه خود را در سراسر دنیا به‌عنوان ابزاری برای تسهیل پرداخت‌ها و جابه‌جایی پول، به‌خوبی تثبیت کنند. در این میان درگاه‌ پرداخت ارز دیجیتال به‌عنوان واسطه‌ای برای انجام تراکنش‌ها با استفاده از رمزارزها، بایستی نقش خود را به‌خوبی ایفا کند. کاریزما لرنینگ در این نوشته به بررسی موضوع درگاه ارز دیجیتال می‌پردازد؛ موضوعی که احتمالاً آشنایی کمی با آن داریم. درگاه پرداخت ارز دیجیتال چیست؟ درگاه پرداخت ارز دیجیتال یک سیستم منسجم است که به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تراکنش‌ها را به کمک ارزهای دیجیتال انجام دهند. درست مانند درگاه‌های پرداخت در سایت‌های فروشگاهی؛ با این تفاوت که به‌جای ریال، پرداخت با رمزارزها انجام می‌شود.‌ درگاه‌های پرداخت ارز دیجیتال، واسطه‌ی بین خریدار و فروشنده هستند و ارزهای دیجیتال این وسط نقش پول را بازی می‌کنند. این درگاه‌ها معمولاً از تمام ارزهای دیجیتال معروف مانند بیت‌کوین (Bitcoin)، اتریوم (Ethereum)، سولانا (Solana)، کاردانو (Cardano)، متیک (Matic)، لایت‌کوین (Litecoin) و … پشتیبانی می‌کنند. فرآیند پرداخت این درگاه‌ها بسیار سریع‌، امن‌ و شاید برخلاف تصور شما بسیار ساده‌ است. درگاه‌ پرداخت ارز دیجیتال چگونه کار می‌کنند؟ درگاه پرداخت رمزارز از فناوری بلاکچین استفاده می‌کند. اگر در خصوص فناوری بلاکچین اطلاعات کافی ندارید، توصیه می‌کنیم ابتدا مقاله‌ی زیر را مطالعه کنید: درگاه ارز دیجیتال اینگونه عمل می‌کند که کاربران هنگام خرید آنلاین، گزینه‌ی پرداخت با ارز دیجیتال را انتخاب می‌کنند. سپس درگاه پرداخت یک آدرس کیف پول (ولت) مخصوص برای تراکنش ایجاد می‌کند و آن را به خریدار نمایش می‌دهد. خریدار موظف است که مقدار مشخصی از ارز دیجیتال را به آدرس کیف پول فروشنده ارسال کند. پس از ارسال شدن مبلغ به حساب فروشنده، تراکنش توسط شبکه بلاک‌چین تایید و ثبت می‌شود. درگاه پرداخت پس از تایید تراکنش به فروشنده اطلاع می‌دهد تا محصول یا خدمات مورد نظر را ارائه دهد. این فرآیند از امنیت و سرعت، فوق‌العاده است و منجر به کاهش هزینه‌ها نیز می‌شود. این تراکنش با تحویل کالا یا هر محصول دیگری به خریدار، به پایان می‌رسد. شبکه‌ی لایتنینگ (Lightning Network) را می‌توان نزدیک‌ترین نمونه از نظر عملکردی به درگاه پرداخت ارز دیجیتال در نظر گرفت. مزایای استفاده از درگاه پرداخت ارز دیجیتال چیست؟ همانند بیت‌کوین (BTC) که در سال 2009 قواعد بازی را عوض کرد، درگاه‌های پرداخت ارز دیجیتال نیز به‌زودی مفهوم تراکنش را به چالش می‌کشند. اما این درگاه‌ها چه مزیت‌هایی دارند و چرا این اتفاق باید رخ دهد؟ انتقال سریع جابه‌جایی پول با ارزهای دیجیتال بسیار سریع است. از آنجایی که این فرآیند بدون نیاز به هیچ واسطه‌ای انجام می‌شود، تراکنش‌ها معمولاً آنی هستند. در این راستا هر روز شاهد توسعه و معرفی پروژه‌های جدیدی هستیم که هدف‌شان سرعت بخشیدن به فرآیند انجام تراکنش‌ها است. آپتیمیسم (Optimism) با توکن OP یکی از همین پروژه‌هاست. هزینه کمتر درگاه‌های پرداخت ارز دیجیتال هزینه کمتری نسبت به درگاه‌های پرداخت سنتی دارند، چراکه واسطه‌ها و کارمزدها حذف شده‌اند. امنیت بلاک‌چین سطح امنیت بسیار بالایی دارد. از جهتی دیگر، ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز (DeFi) هستند و توسط دولت‌ها و موسسات مالی کنترل نمی‌شوند! پس دستکاری نمی‌شوند و دولت یا سازمان‌ها نمی‌توانند در این زمینه دخالتی داشته باشند. کمک به گسترش کسب‌وکارها با کمک درگاه پرداخت ارزهای دیجیتال، کسب‌وکارهای مختلف می‌توانند کاربران بیشتری از سراسر جهان جذب کنند و تعاملات خود را گسترش دهند. همچنین بحث تحریم نیز خودبه‌خود از بین می‌رود، چرا که ماهیت غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال این امکان را فرآهم می‌کند که هر شخص از هر کشوری بتواند در ازای دریافت کالا یا خدمات، هزینه را به هر جای دنیا منتقل کند، بدون آنکه نگران ردیابی و مسدود شدن دارایی خود به دلایلی مانند تحریم و … باشد. بهترین درگاه‌ پرداخت ارز دیجیتال در سطح جهانی، درگاه‌های پرداخت ارز دیجیتال معروفی داریم که ابتدا به چهار مورد از بهترین‌ها اشاره می‌کنیم و سپس سراغ بومی‌سازی مطلب با به عبارت بهتر، معرفی درگاه‌های پرداخت ارز دیجیتال برای ایرانی‌ها می‌رویم. بهترین درگاه‌های پرداخت ارز دیجیتال عبارت‌اند از: درگاه پرداخت کوین‌بیس کامرس (Coinbase Commerce) کوین‌بیس کامرس یکی از محبوب‌ترین درگاه‌های پرداخت ارز دیجیتال است که امکان مبادله‌ی ارزهایی مانند بیت‌کوین، بیت‌کوین کش، تتر، شیبا، دوج کوین و اتر را به‌عنوان ابزارهای پرداخت، فرآهم کرده است. زمانی که کاربری سفارش خرید ثبت می‌کند، کوین‌بیس کامرس مبلغ مربوطه را دریافت و آن را به ارز فیات تبدیل می‌کند. سپس آن مبلغ را به حساب فروشنده واریز و در ازای ارائه این خدمات کارمزدی حدود 1 الی 2 درصد دریافت می‌کند. البته جهت انجام عملیات، نیاز است که یک حساب کاربری در صرافی کوین‌بیس ایجاد شود. متاسفانه این صرافی در حال حاضر به ایرانی‌ها خدماتی ارائه نمی‌کند و امکان ثبت‌نام در این صرافی وجود ندارد. درگاه پرداخت بیت‌پی (BitPay) بیت‌پی یکی دیگر از درگاه‌های پرداخت محبوب است که فعالیت خود را از سال 2011 شروع کرده است. این درگاه پرداخت از بیت‌کوین پشتیبانی می‌کند و امکانات متعددی را برای کسب‌وکارها و کاربران خود فرآهم کرده است. عملکرد بیت‌پی به این صورت است که هرگاه کاربران از فروشگاهی که بیت‌پی را پذیرفته خرید کنند؛ این درگاه ابتدا بیت‌کوین از مشتری دریافت و به ارز فیات تبدیل می‌کند. سپس مبلغ را به حساب بانکی صاحب فروشگاه واریز و حدود 1 الی 3 درصد کارمزد دریافت می‌کند. درگاه پرداخت کوین‌گیت (CoinGate) کوین‌گیت یکی از معتبرترین و خوشنام‌ترین درگاه پرداخت‌های ارز دیجیتال است که از حدود 50 ارز دیجیتال پشتیبانی می‌کند و آن‌ها را با ارز فیات مبادله می‌نماید. فرآیند ثبت‌نام و استفاده از این درگاه ساده و کاربرپسند است. البته درگاه پرداخت کوین‌گیت کارمزدهای نسبتاً بالایی را در نظر گرفته است. درگاه پرداخت NOWPayments این درگاه نیز یک درگاه پرداخت معتبر است که از حدود 70 ارز دیجیتال مختلف پشتیبانی می‌کند و کامزد آن در مقایسه با سایر درگاه‌ها کم است. سرعت این درگاه پرداخت خوب است و تراکنش‌ها را در عرض 10 ثانیه انجام می‌دهد و بدون نگه داشتن وجوه، آن‌ها را به‌سرعت به حساب فروشنده واریز می‌کند. درگاه پرداخت ارز دیجیتال ایرانی درگاه‌های پرداختی که تا الان معرفی کردیم، در سطح جهانی بسیار شناخته‌شده هستند، اما متاسفانه به ایرانی‌ها خدمات نمی‌دهند. […]
ادامه
قرارداد سوآپ یا معاوضه

قرارداد سوآپ یا معاوضه چیست و چگونه ریسک را کنترل می‌کند؟

قرارداد سوآپ، یک نوع اوراق مشتقه است که با نام‌های دیگر مانند قرارداد تهاتر، پایاپای و تاخت نیز شناخته می‌شود. قرارداد های سوآپ در کنترل و به حداقل رساندن ریسک کاربرد دارند. در این مطلب از کاریزما لرنینگ، در خصوص قرارداد معاوضه یا همان سوآپ و اجزا و انواع آن صحبت خواهیم کرد. قرارداد سوآپ چیست؟ کلمه‌ی سوآپ (SWAP) یعنی «معاوضه» و «رد و بدل»؛ و قرارداد سوآپ، تفاهم‌نامه‌ای است که در آن دو طرف توافق می‌کنند تا دو دارایی یا سود و منافع حاصل را برای مدتی مشخص، طبق ارزشی مشخص، با یکدیگر معاوضه کنند و در اختیار یکدیگر قرار دهند. قرارداد سوآپ یک قرارداد غیررسمی است و در واقع شکل کامل‌تری از قرارداد فوروارد (Forward Contract) است. هر دو مفهوم از انواع اوراق مشتقه هستند. سرمایه‌گذارها پیش‌بینی می‌کنند که قیمت یک دارایی ممکن است در آینده افزایش یا کاهش داشته باشد؛ بنابراین برای کنترل و کاهش حداکثری ریسک، وارد قرارداد سوآپ می‌شوند و در سمت مخالف حرکت بازار قرار می‌گیرند. اولین قرارداد سوآپ در سال 1981 بین شرکت آی‌بی‌ام (IBM) و بانک جهانی منعقد شد؛ یعنی عمر این نوع قرارداد کمتر از 50 سال است! با وجود این، با در نظر گرفتن نسبت قراردادهای سوآپ به کل بازار مشتقه، به این نتیجه می‌رسیم که سرمایه‌گذارها کاملاً طرفدار قرارداد سوآپ هستند. ویژگی‌های قرارداد سوآپ مانند سایر ابزارهای مالی، قراردادهای سوآپ نیز ویژگی‌های خاص خود را دارند که بد نیست با ویژگی‌های اصلی این نوع قرارداد آشنا شویم: تبادلات مالی: در یک قرارداد سوآپ، طرفین، جریان‌های مالی مشخصی را مبادله می‌کنند. این جریان‌ها ممکن است شامل پرداخت‌های بهره، سود، یا مبالغ نقدی باشند. مدت زمان معین: قراردادهای سوآپ برای یک دوره زمانی خاص بسته می‌شوند که در آن مبادلات مالی طبق شرایط قرارداد انجام می‌شود. این قراردادها معمولاً نسبت به قراردادهای آتی و اختیار معامله، مدت زمان بیشتری دارند. پرداخت‌های متفاوت: پرداخت‌ها در قراردادهای سوآپ معمولاً به دو نوع اصلی تقسیم می‌شوند: پرداخت‌های ثابت و پرداخت‌های متغیر یا شناور. در معاملات سوآپ با حالت کلی‌تری از قراردادهای آتی روبه‌رو هستیم، با این تفاوت که به‌جای یک پرداخت، با مجموعه‌ای از پرداخت‌ها سروکار خواهیم داشت. عدم نیاز به پرداخت اولیه: در اغلب قراردادهای سوآپ، طرفین هنگام امضای قرارداد پولی پرداخت نمی‌کنند و ارزش قرارداد در زمان شروع صفر است. عملکرد قرارداد سوآپ چگونه است؟ قرارداد معاوضه یا سوآپ نوعی توافق است که در آن دو طرف تصمیم می‌گیرند جریان‌های مالی مربوط به دو دارایی مختلف را در مدت زمان معین با یکدیگر مبادله کنند. این قرارداد شامل دو نوع پرداخت اصلی است: پرداخت‌های ثابت و پرداخت‌های متغیر (شناور). در چارچوب قرارداد سوآپ، یکی از طرفین مبالغ پرداختی ناشی از یک متغیر تصادفی، مانند وام، اوراق قرضه، کالا یا هر نوع دارایی دیگری را به‌عنوان پرداخت متغیر به طرف دیگر انتقال می‌دهد. در سوی دیگر، طرف مقابل نیز می‌تواند مبلغی که از دارایی دیگر به‌دست می‌آید را به‌صورت ثابت یا متغیر به طرف اول ارائه کند. به این ترتیب، با توجه به تنوع قراردادهای سوآپ و ویژگی‌های خاص هر یک، معمولاً یکی از طرفین به‌عنوان پرداخت‌کننده بر اساس نرخ متغیر و دیگری بر اساس نرخ ثابت شناخته می‌شود. البته، ممکن است هر دو طرف بر اساس نرخ متغیر پرداخت‌های خود را انجام دهند. هنگام امضای قرارداد، هیچ‌یک از طرفین پولی پرداخت نمی‌کند و در واقع ارزش قرارداد در شروع صفر است. با این حال، در قراردادهای سوآپ ارزی، طرفین مبلغی را که در قرارداد مشخص شده است (Notional Principal) را بر اساس ارزهای مختلف با یکدیگر مبادله می‌کنند. از آنجایی که سوآپ به مجموعه‌ای از پرداخت‌ها مربوط می‌شود، نیاز به تاریخ‌های مشخص برای پرداخت یا تسویه (Settlement Date) داریم. دوره‌های بین این تاریخ‌ها نیز به‌عنوان دوره تسویه (Settlement Period) شناخته می‌شوند. پرداخت‌ها در قراردادهای سوآپ عموماً به‌صورت نقدی انجام می‌شود و تحویل فیزیکی دارایی‌ها در این قراردادها شاید کاربرد چندانی نداشته باشد! قرارداد سوآپ، مانند دیگر قراردادهای مشتقه، دارای تاریخ انقضا یا خاتمه (Termination Date) است. همچنین، به دلیل اینکه قرارداد سوآپ شامل مجموعه‌ای از پرداخت‌ها است، همیشه احتمال ریسک نکول وجود دارد، زیرا ممکن است یکی از طرفین به دلایل مختلف از انجام پرداخت‌های تعیین‌شده خودداری کند. نکول در قرارداد سوآپ به چه معناست؟ نکول (Default) یعنی عدم انجام تعهدات مالی یا قراردادی؛ به‌عبارت دیگر، زمانی که یک فرد یا سازمان نمی‌تواند یا نمی‌خواهد تعهدات خود را مطابق با شرایط قرارداد یا تعهد مالی انجام دهد که به این وضعیت نکول گفته می‌شود. مثالی از قرارداد سوآپ و نتیجه‌ی آن برای درک بهتر قرارداد سوآپ، دو مثال ارائه می‌دهیم. مثال اول قرارداد سوآپ فرض کنید دو شرکت، شرکت‌های الف و ب، هر کدام دارای وام‌هایی با نرخ‌های بهره متفاوت هستند و می‌خواهند ریسک‌های مرتبط با نرخ بهره را کاهش دهند. شرکت الف وام بزرگی با نرخ بهره ثابت 5 درصد دارد. با توجه به پیش‌بینی‌های بازار، شرکت الف انتظار دارد که نرخ بهره کاهش یابد و ترجیح می‌دهد به‌جای پرداخت نرخ ثابت، پرداخت‌هایی با نرخ متغیر داشته باشد. شرکت ب وام مشابهی دارد، اما با نرخ بهره 3 درصد، اما متغیر که به نرخ بهره بازار وابسته است. شرکت ب انتظار دارد که نرخ بهره افزایش یابد و تمایل دارد که به‌جای پرداخت نرخ متغیر، نرخ بهره ثابت را پرداخت کند. این دو شرکت تصمیم می‌گیرند که یک قرارداد سوآپ نرخ بهره امضا کنند. بر اساس این قرارداد: شرکت الف موافقت می‌کند که بر اساس نرخ متغیر (به‌عنوان مثال نرخ بهره بازار به علاوه 1 درصد) پرداخت‌های بهره را به شرکت ب انجام دهد. شرکت ب موافقت می‌کند که به شرکت الف پرداخت‌های بهره بر اساس نرخ ثابت 5 درصد را پرداخت کند. با این توافق، هر دو شرکت به اهداف خود می‌رسند: شرکت الف نرخ بهره متغیر را می‌پردازد و در صورتی که نرخ بهره کاهش یابد، از هزینه‌های بهره پایین‌تری بهره‌مند می‌شود. شرکت ب نرخ بهره ثابت را می‌پردازد و در صورتی که نرخ‌های بهره افزایش یابد، از افزایش هزینه‌های بهره، مصون خواهد بود. در نهایت، هر دو شرکت به کمک این قرارداد سوآپ به مدیریت ریسک‌های نرخ بهره خود پرداخته و هزینه‌های خود را بهینه می‌کنند. مثال دوم قرارداد سوآپ این مثال بسیار ساده است. یک شرکت هواپیمایی و یک تامین‌کننده‌ی سوخت هواپیما را در نظر بگیرید. […]
ادامه
تفاوت قرارداد آتی و اختیار معامله

تفاوت قرارداد آتی و اختیار معامله در چیست؟

سرمایه‌گذاری همواره با احتمال ریسک همراه است. زیرا نمی‌توان پیش‌بینی دقیقی از آینده داشت. بسیاری از افراد نمی‌دانند که ابزاری وجود دارد که به شما این امکان را می‌دهد که از آینده بازار استفاده کنند، بدون اینکه خود را درگیر ریسک کامل کنند! یا حتی قراردادی که بر اساس آن بتوانید در آینده به‌صورت قطعی یک معامله انجام دهید؟ قراردادهای آتی و اختیار معامله دو ابزار قدرتمند در بازارهای مالی هستند که هر کدام به شکلی متفاوت به سرمایه‌گذاران برای کسب سود کمک می‌کنند. اما چه چیزی این دو را از هم متمایز می‌کند؟ تفاوت قرارداد آتی و اختیار معامله در چیست؟ در این مقاله از کاریزما لرنینگ، به بررسی تفاوت قرارداد آتی و اختیار معامله می‌پردازیم تا با دید روشن‌تر به فعالیت در این دو بازار بپردازید. شاید آنچه که در نگاه اول پیچیده به نظر می‌رسد، بتواند در عمق خود فرصتی بزرگ برای شما به همراه داشته باشد. معرفی قرارداد آتی قرارداد آتی (Futures Contract) نوعی قرارداد مالی است که در آن دو طرف متعهد می‌شوند در تاریخ مشخصی در آینده، یک کالا یا دارایی را با قیمت توافق شد‌ه معامله کنند. در این قرارداد، فروشنده متعهد به تحویل کالا یا دارایی در زمان مشخص شد‌ه و خریدار نیز متعهد به پرداخت مبلغ توافق شد‌ه در همان زمان می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره قرارداد آتی و اطلاع از نکات تخصصی آن، مقاله «بازار آتی چیست و ورود به آن چگونه است؟» را مطالعه کنید. معرفی قرارداد اختیار معامله قرارداد اختیار معامله (Options Contract) نوعی قرارداد است که به دارنده آن حق (نه الزام) می‌دهد که در زمان معین در آینده، دارایی یا کالایی را با قیمت مشخصی بخرد یا بفروشد. این قرارداد به دو دسته اصلی تقسیم می‌شود: اختیار خرید (Call Option): این نوع قرارداد به دارنده آن حق می‌دهد که دارایی معینی را با قیمت توافق شد‌ه‌ای (قیمت اعمال) در تاریخ یا قبل از تاریخ معینی خریداری کند. دارنده اختیار خرید می‌تواند از این حق استفاده کند یا نکند، بسته به اینکه قیمت بازار دارایی چگونه تغییر کرده است. اگر قیمت بازار دارایی بیشتر از قیمت اعمال باشد، دارنده قرارداد می‌تواند از حق خود استفاده کرده و سود کسب کند. اختیار فروش (Put Option): این نوع قرارداد به دارنده آن حق می‌دهد که دارایی معینی را با قیمت توافق شد‌ه‌ای در تاریخ یا قبل از تاریخ معینی بفروشد. اگر قیمت بازار دارایی کمتر از قیمت اعمال باشد، دارنده اختیار فروش می‌تواند از حق خود استفاده کند و با فروش دارایی به قیمت بالاتر، سود کسب کند. قرارداد آتی و اختیار معامله، هر دو نوعی از اوراق مشتقه هستند زیرا ارزش خود را از یک دارایی پایه یا گروهی از دارایی‌ها مانند سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار، کالاهای همچون محصولات پتروشیمی، محصولات کشاورزی، سکه و… می‌گیرند. اما تفاوت‌های عمده‌ای دارند که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم: تفاوت قرارداد آتی با اختیار معامله  بازار آتی و اختیار معامله پتانسیل‌ رشد بسیاری که برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند با این حال به دلیل برخی پیچیدگی‌ها و تشابهاتی که با یکدیگر دارند، خیلی مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار نمی‌گیرند. شاید در نگاه اول و برای افرادی که آشنایی زیادی با این دو نوع قرارداد ندارند، تفکیک قرارداد آتی و اختیار معامله اندکی دشوار باشد. با این حال، این دو قرارداد تفاوت‌های مهمی با یکدیگر دارند که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم: 1- ماهیت قرارداد قرارداد آتی و اختیار معامله از نظر ماهیت قرارداد تفاوت‌های عمده‌ای با یکدیگر دارند. این تفاوت‌ها شامل موارد زیر می‌شوند: قرارداد آتی (Futures): یک توافق قانونی بین خریدار و فروشنده برای خرید یا فروش یک دارایی در یک زمان مشخص در آینده و با قیمتی که از قبل تعیین شد‌ه است. در قرارداد آتی، هر دو طرف موظف به اجرای معامله در زمان مقرر هستند. اختیار معامله (Options): به خریدار اختیار (نه الزام) می‌دهد که در یک زمان مشخص در آینده یک دارایی را با قیمت معین بخرد یا بفروشد. در این قرارداد، خریدار حق انجام معامله را دارد، اما اجباری به انجام آن ندارد. در حالی که اگه خریدار اختیار معامله قصد استفاده از آن را داشته باشد، فروشنده اختیار ملزم به انجام آن است و حق انتخابی ندارد. 2- میزان تعهد طرفین یکی از تفاوت‌های قرارداد آتی با اختیار معامله، میزان تعهد طرفین است. در واقع می‌توان گفت: آتی: در این قرارداد، خریدار و فروشنده ملزم هستند که در تاریخ معینی، دارایی مشخصی را با قیمت از پیش تعیین شد‌ه‌ای به هم بفروشند و بخرند. بنابراین هر دو طرف برای انجام قرارداد متعهد هستند. اختیار معامله: خریدار حق دارد (نه الزام) از قرارداد استفاده کند. اگر قیمت دارایی به نفع او نباشد، می‌تواند از اجرای آن صرف‌نظر کند. 3- میزان ریسک اگر فکر می‌کنید میزان ریسک قرارداد آتی و اختیار معامله یکسان است. باید بدانید که اصلا این طور نیست. تفاوت قرارداد آتی و اختیار معامله در میزان ریسک به‌صورت زیر است: آتی: هر دو طرف در معرض ریسک کامل نوسانات قیمت دارایی قرار دارند و هرگونه تغییر قیمت می‌تواند به سود یا زیان منجر شود. اختیار معامله: ریسک خریدار محدود به مبلغی است که برای خرید اختیار معامله پرداخت کرده است، اما سود او می‌تواند نامحدود باشد. فروشنده اختیار معامله در صورت عدم استفاده خریدار از قرارداد، از مبلغ پرداختی توسط خریدار، بهره‌مند می‌شود. اما در صورت استفاده خریدار قرارداد، زیان فروشنده می‌تواند نامحدود باشد. در تصویر زیر، دامنه سود و زیان قراردادهای اختیار معامله قابل بررسی است: 4- هزینه‌های اولیه تفاوت قرارداد آتی با اختیار معامله شامل هزینه‌های اولیه برای ورود به قرارداد نیز می‌شود: آتی: هیچ هزینه اولیه‌ای برای ورود به قرارداد آتی وجود ندارد، اما طرفین باید وجه تضمین را در حساب خود بلوکه کنند. سازمان بورس جهت تضمین اجرای تعهدات در قراردادهای آتی از هر دو طرف معامله وجه تضمینی دریافت می‌کند. با توجه به نوسانات ارزش دارایی پایه، میزان وجه تضمین نیز به صورت روزانه و بر اساس سود و زیان طرفین معامله تغییر می‌کند. در صورتی که ارزش دارایی کاهش یافته و موجودی حساب معامله‌گر کمتر از حداقل وجه تضمین (70 درصد وجه تضمین اولیه) شود، او موظف به افزایش وجه تضمین خود خواهد بود. اختیار معامله: خریدار باید برای خرید این حق، مبلغی […]
ادامه

خطا!

متن جستجو باید حداقل 3 حرف باشد.

آموزش حتی با چشم بسته!

قابلیت جدید پخش صوتی مطالب به کمک هوش مصنوعی

از این به بعد هر مقاله‌ای که آیکن داره رو می‌تونی بصورت صوتی هم گوش کنی.